اول
هجده تیر ماه ۷۸ به راستی نقطه عطف و برگ زرین بی همتایی در تاریخ شصت ساله جنبش دانشجویی ایران می باشد.
خیزشی که حاکمیت و استبداد دینی در آن توسط دانشجویانی به چالش اساسی کشیده شد که خود یا متولدین پس از انقلاب بودند یا در زمان پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷،کودکانی کم سن و سال بودند که در دوران پس از انقلاب اسلامی رشد کردند و بالطبع خواستگاه های فکریشان می بایست وامدار تفکرات حاکمیت دینی بوده باشد ولی عملا دیدیم که مطالبات آنها گرچه در ابتدا با راهپیمایی آرامی در اعتراض به طرح اصلاح قانون مطبوعات در مجلس و همچنین اعتراض به توقیف روزنامه سلام شروع شد، اما سریعا به سمت مطالبات دموکراتیک و بعضا سکولار پیش رفت. حرکتی که در کوی دانشگاه تهران و در بین دانشجویان آغاز شده بود در طی یک هفته به سرعت گسترش پیدا نموده و همه گیر شد و توانست مقاومتی دور از انتظار بکند.
هر چند در روزهای ابتدایی این خیزش، خواست بسیاری از دانشجویان خروج از حاکمیت نبود و هنوز اکثریت زیادی از آنها اعتماد و التزام بسیاری به اصلاح طلبی داشتند، اما با گذشت چند روز و عدم اقبال اصلاح طلبان به این خیزش و اعتقاد راسخ آنها به مقوله چانه زنی از بالا،به سرعت رنگ و بوی خواسته ها و مطالبات دانشجویان را تغییر داده و به سمت رد شدن از اردوی اصلاح طلبان کشاند.
جنبش اعتراضی ۱۸ تیر بنا به ماهیت همه جنبش های اعتراضی دیگر نمی توانست برای طولانی مدت به شکل تظاهرات و تجمعات خیابانی و زد و خورد بین دانشجویان و مردم از یک طرف و نیروهای امنیتی و لباس شخصی ها از طرف دیگر ادامه دهد و طبعا با گذشت یک هفته و با موج سرکوب ها و دستگیری ها و البته عدم حمایت موثر اصلاح طلبان و سکوت معنی دار آنها، تا حدود چشمگیری فروکش کرد، اما سرآغاز مطرح شدن مباحث، خواسته ها و شعارهایی شد که تا قبل از آن حتی فکر کردن به آنها بعید می نمود.
البته مطالبات برآورد نشده دانشجویان، اپوزوسیون، روشنفکران و توده مردم مدتها بود که در بستر جامعه از این سو به آنسو میشد، مزه مزه میشد و فرو داده میشد اما ۱۸ تیر لباس عینیت به ابراز این مطالبات برآورده نشده پوشاند.
حرکتی که انتظار می رفت با حمایت جبهه اصلاح طلبان حاکم، از شکل خواست و آرزو به شکل واقعیت تبدیل شود و یا لااقل پاره ای از آنها برآورده شوند، چیزی که نه تنها هیچگاه اتفاق نیفتاد بلکه ابزاری شد برای دستگیری ها و حبس های طولانی برای فعالین دانشجویی. جامعه دانشجویی فرزندان خود را کتک خورده، هتک حرمت شده و بی پناه در زندان ها می دید. مردم هم در میانه اخبار ضد و نقیض و سانسور خبری سردر گم و آشفته و مایوس گردیدند.
بسیاری معتقدند خیزش اعتراضی ۱۸ تیر ۷۸ به دلیل آمادگی نداشتن توده مردم و همچنین روشنفکران جامعه به گونه ای عقیم و بی نتیجه ماند.
من البته با این بخش که جامعه ایران در تیر ۷۸ مهیای پذیرش مطالبات رادیکال دانشجویان نبود موافقم، اما اعتقاد دارم این خیزش و بهایی که جامعه دانشجویی برای آن پرداخت نمود، الگوی همه اعتراضات پس از آن تا به امروز شده است. جنبش ۱۸ تیر ۷۸ ستاره درخشانی است که بستر ساز تکان خوردن بسیاری از مناسبات و تفکرات گردید.
حرکتی که اگر در زمان خودش با عدل و انصاف از طرف حاکمیت مورد داوری قرار می گرفت، هزینه های بعدی را به دانشجویان، نخبه گان، توده ملت و حتی حاکمیت تحمیل نمی کرد.
ناهید فرهاد
Ingen kommentarer:
Send en kommentar