tirsdag den 17. september 2013

تعجب نکنید؛ این عکس‌ها در تهران گرفته شده

« تعجب نکنید؛ این عکس‌ها در تهران گرفته شده »

 مردگان سیار و قربانیان فراموش شده محصول چه شرایط یا جامعه یا دستآورد چه نظامی می باشند؟ کدام شرایط تحمیلی در جامعه این قربانیان را به چنین ورطه یا مسلخ نابودی کشانیده است ؟ مهمتر اینکه چرا نتیجه 35 سال مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر و معتادین به اینجا منتهی شده و نتیجه ی وارونه داشته است؟ یا اینکه چرا گفته نمی شود ریشه ی اعتیاد در جامعه و رشد آن چیست؟ چرا قربانیان از اقشار محروم جامعه می باشند؟..
« تعجب نکنید؛ این عکس‌ها در تهران گرفته شده »
« تعجب نکنید؛ این عکس‌ها در تهران گرفته شده »
اعتیاد
  • قطره:معتادان به مواد مخدر در محله دروازه غار تهران
  • اعتیاد
  • اعتیاد
  • اعتیاد
  • اعتیاد
  • اعتیاد
  • اعتیاد
  • اعتیاد
  • اعتیاد
  • اعتیاد
  • اعتیاد
  • اعتیاد
  • اعتیاد
  • اعتیاد
  • اعتیاد
  • اعتیاد
  • اعتیاد
  • اعتیاد

  • اعتیاد

  • اعتیاد
  • اعتیاد

mandag den 16. september 2013

اینجا ایرانه ها!!!

داشتم تو پیاده رو میرفتم که یهو یه موتوری توی عابر پیاده با سرعت از بغلم رد شد و نزدیک بود بزنه به من!
داد زدم اینجا پیاده روئه ها!!!
جواب داد اینجا ایرانه ها!!!
حرفش منطقی‌ بود ، کاملا قانع شدم!!!
داشتم تو اتوبان ميرفتم ديدم يه بچه اي رو موتور خوابش برده بود و داشت مي افتاد باباش هم اصلا حواسش نبود رفتم کنارش هر چقدر بوق ميزدم نمي فهميد آخرش رفتم جلوش و سرعتمو کم کردم تا ايستاد بهش گفتم پس چرا حواست به بچه ات نيس ي
دفعه دو دستي زد تو سرشو گفت : اصغر پس ننه ت کوووووووو؟؟
تو جاده پليس جلو يه ماشين رو مي گيره و ميگه چون از صبح اولين كسي هستي كه كمربند ايمني بستي برنده 100 هزار تومن پول شدي. حالا مي خواي باهاش چيكار كني؟ مرد مي گه: مي رم گواهينامه مي گيرم . زنش سريع مي گه: جناب سروان اين وقتي اكس مي زنه پرت و پلا مي گه. بچشون از اون پشت مي گه: بابا نگفتم با ماشين دزدي قاچاق نكنيم؟ يه صدا از صندوق عقب مي ياد: از مرز رد شديم!!!!!!
امروز رفتم ماست بخرم، گرون نشده بود !!! خواهشمندم مسئولین رسیدگی کنند.
بعد از کلی قرض و قوله رفتیم یه دونه تلویزیون ال‌ سی‌ دی خریدیم حالا این مادر ما هی‌ غر میزننه که گلدون رو چطوری بزارم روش ..
سال ها برای برابری زنان و مردان تلاش کردیم و بالاخره توانستیم حق مش کردن مو، سوراخ کردن گوش و برداشتن ابرو را
به آقایان تقدیم کنیم!
اگه یه روز صبح خیلی خوشحال از خواب بیدار شدی و دیدی همه چیز خیلی خوبه، نه غمی هست نه دردی ...
روحت شاد و یادت گرامی
یارو میره سمعک بخره فروشنده میگه: همه جورشو داریم از هزار تومنی تا یک میلیون تومنی.
طرف میپرسه: هزارتومنی اش چطوری کار می کنه؟
فروشنده میگه: این اصلا کار نمیکنه فقط مردم با دیدنش بلندتر حرف می زنن!!!
فقط يک ايرانی ميتونه با بوق ماشين هم سلام کنه،هم خداحافظی،هم فحش بده و هم تشکر کنه... !

پشت چراغ قرمز يه گدايي اومده كنار ماشين ...ميگم برو اونور پول ندارم!
ميگه ..... نميگفتي هم از قيافت معلوم بود

torsdag den 12. september 2013

ديار روشنم در شب تاريک : سيمين بهبهاني

 

سيمين بهبهاني يکی از نامدارترين ترانه سرایان همدوره ما، در سال ۱۳۰۶ خورشيدي در تهران چشم به جهان گشود.
 آموزشهای دبستانی و دبيرستانی را در همين شهر به پايان برد و پس از گذراندن دوره ی دانشسرا آموزگار دبيرستانهای تهران شد.سيمين برای نخستين باردر سال ۱۳۲۵ ازدواج كرد كه به جدايی انجاميد. او برای بار دوم ازدواج كرد ولی همسر دومش چندی پس از آن درگذشت. او ۳ فرزند دارد و هم اكنون در تهران به زندگی ميکند.
ديار روشنم در شب تاريک يکی از آخرين شعرهای اوست:
ای دیار روشنم، شد تیره چون شب روزگارت - کو چراغی جز تنم کاتش زنم در شام تارت
ماه کو، خورشید کو؟ ناهید چنگی نیست پیدا! - چشم روشن کو که فانوسش کنم در رهگذارت
آبرویت را چه پیش آمد که این‌بی‌آبرویان - می گشایند آب در گنجینه‌های افتخارت
شیرزن شیرش حرام کام نامردان کودن - کز بلاشان نیست ایمن گور مردان دیارت
می فروشند آنچه داری: کوه ساکن، رود جاری - می ربایند آهوان خانگی را از کنارت
گنج‌های سر به مهرت رهزنان را شد غنیمت - درج عصمت مانده‌بی‌دردانگان ماهوارت
شب که بر بالین نهم سر، آتش انگیزم ز بستر - با گداز سوز و ساز مادران داغدارت
در غم یاران بندی، آهوی سر در کمندم - بند بگشا- ای خدا- تا شکر بگذارد شکارت
مدعی را گو چه سازی مهر از گل در نمازت - سجده بر مسکوک زر پر سودتر آید به کارت
این زن ای من- بر کمر دستی بزن، بر خیز از جا - جان به کف داری همین بس بهره از دار و ندارت

tirsdag den 10. september 2013

کمیساریای عالی امور پناهندگی مریخ اعلام کرد که دیگر ظرفیت فعلا تکمیل شده

کمیساریای عالی امور پناهندگی مریخ اعلام کرد که دیگر ظرفیت فعلا تکمیل شده لطفآ به دیگر سیارات بروید و درصورت آمدن سفینه شما غرق خواهد شد
 
خبرگزاری ایسنا به نقل از ماهنامه «نجوم» می‌نویسد: «باس لنسدروپ»، مدیر ارشد و از موسسان طرح مارس وان (سفر یک طرفه به مریخ) از میزان استقبال ایرانیان از این ماموریت شگفت‌زده است. وی می‌گوید: "در مقایسه با بسیاری از کشورهای جهان که زبان انگلیسی در آنها جایگاه قدرتمندی ندارد، افراد زیادی از ایران با ما تماس گرفته‌اند و خواسته‌اند که در این پروژه داوطلب شوند و به مریخ بروند. دقیق‌تر بگویم از ایران بیش از ۷۰ نفر پست الکترونیکی زده‌اند و آمادگی خود را برای رفتن به مریخ اعلام کرده‌اند. جالب اینجاست که بدانید ایتالیا فقط ۴۵ داوطلب داشته است. تعداد داوطلبان آلمانی هم از ایرانی‌ها کمتر و ۳۴ نفر بوده است. .. سختی ماموریت به مریخی که ناسا و ایسا از آن حرف می‌زنند، بخش بازگشت از مریخ است

onsdag den 4. september 2013

ای یکی هم بیاید به ما حمله کند

ای یکی هم بیاید به ما حمله کند
 این معنی این بیانیه مجلس می باشد . در حالی که کم کم کشور های بیشتری به جمع موافقان جنگ علیه بشر اسد و رژیم سوریه می پیوندند یک بر دیگر مجلس خواب آلود ایران پشت کسانی قرار گرفت که  محکوم به نابودی می باشد از قذافی گرفته تا صدام و چاوز و بن علی  همه درسی نشد برای این نمایندگان درس دیپلماسی نخوانده . هر  چه در این چند ساله به  سر ما آمد از همین ندانم کاری ها بود کاش دهان می بستند و هیچ نمی گفتند که چون سعدی  گفت : رد تا سخن نگفته باشد عیب و  هنرش نهفته باشد
در اين بيانيه آمده است:

بسم الله الرحمن الرحيم
ملت شريف ايران اسلامي! پيامبر عظيم الشان حضرت محمد(ص) خطاب به ما فرموده است: هر مسلمي، صداي كسي را كه از او طلب كمك مي‌كند بشنود ولي به ياري‌اش نشتابد مسلمان نيست.

اصل 154 قانون اساسي نيز برهمين اساس تصريح مي‌كند كه جمهوري اسلامي در عين خودداري كامل از هرگونه دخالت در امور داخلي ملت‌هاي ديگر از مبارزه حق‌طلبانه مستضعفين در مقابل مستكبرين در هر نقطه از جهان حمايت مي‌كند.

همچنين براساس اصل 110 قانون اساسي، تعيين سياست‌هاي كلي نظام جمهوري اسلامي ايران برعهده رهبري معظم انقلاب است و امروز حمايت از خط مقدم مقاومت سوريه نه تنها براساس مباني محكم اعتقادي است بلكه وظيفه ديني هر مسلمان است كه براساس اصول قانون اساسي اين مهم وظيفه ملي است كه بارها مورد تاييد و تاكيد رهبر معظم انقلاب نيز قرار گرفته است.

اكنون چه كسي است كه صداي مسلمانان سوريه كه به دست آدمخواران وحشي تكفيري هر روز قتل عام مي‌شوند را بشود و بي‌تفاوت بماند؟ چه كسي است كه خبر دريده شدن شكم زنان بيگناه حامله در سوريه را تنها به جرم علوي بودن بشنود و آسان از كنارش بگذرد؟ چه كسي است كه واقعه خوردن جگر حمزه‌هاي زمان را در رسانه‌ها ببيند ولي به فرياد نيايد؟ چه كسي است كه تصاوير سوزاندن مسلمانان در سوريه را به دست تكفيري‌هاي خالي از عقل را ببيند و دم فرو بندد؟ چه كسي است كه تيرباران مسلماناني را كه به ياري مردم سوريه رفتنه‌اند را توسط عده‌اي خشك‌مغز وهابي مسلك ببيند ولي مهر سكوت بر لب بزند؟ چه كسي است كه از نبش قبور اصحاب خوشنام رسول خدا(ص) به دست سلفي‌هاي بي‌دين قلبش در فشار قرار نگيرد؟ چه كسي است كه از دين واقعه دلخراش بمباران شيميايي سردشت و حلبچه به دست صدام در سال‌هاي دور و امروز بمباران مردم در سوريه به دست معارضين مورد حمايت غرب را ببيند و بتواند آرام بگيرد؟ تعجب و صد تعجب از كساني است كه در اين مقطع تاريخي كه آمريكا و غرب در حمايت از رژيم صهيونيستي غاصب در فكر برانداختن مقاومت مردم خاورميانه هستند دشمن شادي مي‌كنند و تكميل بهانه آن‌ها براي جنگ ثمره ديگري ندارد.

اكنون ما نمايندگان مردم در مجلس شوراي اسلامي ضمن حمايت خود از خط مقدم مقاومت در سوريه به صراحت اعلام مي‌كنيم كه با تمام وجود از مواضع ولي امر مسلمين و اميد مستضعفان جهان حمايت مي‌كنيم و در صورت اراده نظام در كنار برادران سوري خود براي مقاومت با خط كفر و ظلم حاضر به جانفشاني هستيم تا به آمريكاي جهانخوار و سركردگان آن و رژيم صهيونيستي اعلام مي‌كنيم كه ملت‌هاي مظلوم جهان كه سال‌ها در انتظار پاك كردن خط ظلم و ستم مستكبران هستند و حمله شما به سوريه سرآغاز اين فروپاشي خواهد بود.


fredag den 30. august 2013

بوی باروت می اید

بوی باروت می اید
لاشخورها در پروازند
کودکان بی پناه در پی کمی هوای تازه  دهان خود را برای آخرین بر باز می کنند
حاکمان خرفت بر صندلی های زرین خود با حسرت  می نگرند
دلالان شکم گنده  بازار با نیشخند خود گریه مادران داغدار را مسخره می کنند
هزاران خرفت دیگر  در چند فرسنگی حاد ثه  با چرتکه سود خود  را محاسبه می کنند
خورشید طلو ع  میکند
ابر سیاه در آسمان پیداست
همه می بیند و خدا را شکر می کنند که اینبار هم نوبت آنها نیست
اسباب بازی های خون ریزکودکان لجوج را وسوسه می کند
آواره های چا در نشین سرزمین غربت بر طبل  انتقام می کوبند
ثروتمندان خیکی خوش خیال بر دکمه های شلیک مدام می کوبند
به پیش دود باروت شتک خون صدای غرش انفجار کفتاران منتظر
این منظر تکراری و کریه را من دوست ندارم 
مجید دانمارک

onsdag den 28. august 2013

ایران ١٧ میلیارد دلار به سوریه کمک مالی کرده است

ایران ١٧ میلیارد دلار  به سوریه کمک مالی کرده است -
با این پول  چند مدرسه یا  سالمندان ویا کار برای جوانان ایجاد کرد  و یا چند اردوی خوب برای تیم ملی فوتبال می شد گذاشت . به چند بخش بیمارستانی می شد کمک مالی کرد چند کودک یتیم  را می  شد صاحب خانمان کرد
اصلا یکی به اینها بگوید بشمارند ببینند این ارقام چند تا صفر دارد
روزنامه فرانسوي ''لیبراسیون'' در گزارشی مفصل به نقش ایران در بحران سوریه پرداخته و نوشته است كه تهران تا كنون 17 ميليارد دلار در جنگ سوريه هزينه كرده است.
ایران ١٧ میلیارد به سوریه کمک مالی کرده است -
با این پول چند مدرسه یا سالمندان ویا کار برای جوانان ایجاد کرد و یا چند اردوی خوب برای تیم ملی فوتبال می شد گذاشت . به چند بخش بیمارستانی می شد کمک مالی کرد چند کودک یتیم را می شد صاحب خانمان کرد
اصلا یکی به اینها بگوید بشمارند ببینند این ارقام چند تا صفر دارد
...
''لیبراسیون'' به اظهارات مسعود جزایری معاون ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران اشاره کرده که در آن برای آمریکا در زمینه دخالت در سوریه خط قرمز وضع کرده و نسبت به پیامدهای حمله احتمالی آمریکا به سوریه هشدار داده است.

این گزارش همچنین به پیروی حزب الله لبنان از سیاست های جمهوری اسلامی ایران در در قابل سوریه اشاره کرده و نوشته است که به حزب الله به دستور تهران به کمک ارتش سوریه رفت و شهر القصیر را از دست مخالفان حکومت بشار اسد پس گرفتند.

این روزنامه فرانسوی، در ادامه گزارش خود درباره کمک های اقتصادی ایران به سوریه نوشته است که تاکنون ایران در جنگ سوریه 17 میلیارد دلار به بشار اسد کمک کرده است.روزنامه فرانسوي ''لیبراسیون'' در گزارشی مفصل به نقش ایران در بحران سوریه پرداخته و نوشته است كه تهران تا كنون 17 ميليارد دلار در جنگ سوريه هزينه كرده است.

''لیبراسیون'' به اظهارات مسعود جزایری معاون ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران اشاره کرده که در آن برای آمریکا در زمینه دخالت در سوریه خط قرمز وضع کرده و نسبت به پیامدهای حمله احتمالی آمریکا به سوریه هشدار داده است.

این گزارش همچنین به پیروی حزب الله لبنان از سیاست های جمهوری اسلامی ایران در در قابل سوریه اشاره کرده و نوشته است که به حزب الله به دستور تهران به کمک ارتش سوریه رفت و شهر القصیر را از دست مخالفان حکومت بشار اسد پس گرفتند.

این روزنامه فرانسوی، در ادامه گزارش خود درباره کمک های اقتصادی ایران به سوریه نوشته است که تاکنون ایران در جنگ سوریه 17 میلیارد دلار به بشار اسد کمک کرده است.


mandag den 26. august 2013

موضوع انشا : کشور خارج کجاست؟

موضوع انشا : کشور خارج کجاست؟

خارج جایی است که همه آدم ها در آن ایدز دارند !
مملکت خارج جایی است که همه در آن با ناموس همدیگر کار دارند !
... ... ... کشور خارج جایی است که رییس جمهورشان بیشتر از یک دست لباس دارد بس که تشریفاتی و مرفه است !
تازه در خارج کراوات هم می زنند که همه میدانند یک جور فلش و علامت راهنمای رو به پایین است !
خارجی ها همه غرب زده هستند بی همه چیز ها !!!
مردم خارج ، همیشه مست هستند و دائم به هم میگویند: یو آر ... !!!
اما در اینجا ما همیشه در حال احوال پرسی از خانواده طرف مقابل هستیم بس که مودب و بافرهنگیم !
ما در ایران خیلی همه چیز داریم ! نان ، مسکن و حتی به روایتی آزادی !
اما فرق اصلی ما در این است که خودمان میگوییم این ها را نداریم ، ولی مقاماتمان میگویند دارید !
و ما از بس که نفهم هستیم ، اصرار میکنیم و میگوییم پس کو ؟!!!
در خارج اما اینطوری نیست بس که آنها بی منطق هستند !
خارج جای عقب افتاده ای است که گشت نسبت ندارد ! آن ها برای لاک زدن جریمه نمیشوند !
در خارج هنوز نفهمیده اند که رنگ سیاه مناسب تابستان است !
خارجی ها بس که دین و اعتقاد ضعیفی دارند ، با دیدن موی نامحرم ، هیچ چیزیشان نمی شود !!!
اما ما اگر یک تار مو ببینیم ، دچار لرزش می شویم ! بس که محکم است این اعتقاداتمان !
خارجی ها فکر میکنند ما در جنگ جهانی هستیم چون کوپن داریم و سهمیه بندی !
آنها وقتی جنگ جهانی میکردند همه چیزشان سهمیه بندی بود !
ما همیشه در حال جنگ جهانی هستیم !
آنجا کشیش ها و پاپ حوزه علمیه ندارند بس که بی فرهنگ هستند !
خارجی ها بس که بی دین و کافر هستند ، نمی دانند ازدواج از نوع موقت چیست !
خارجی ها بس که سوسول هستند می گویند مرد با زن برابر است و
هیچ استاد پاک و مطهری نبوده که بهشان بگوید نخیر ! هر 4 تا زن میشود یک مرد !!!
ما استاد پاک و مطهری داشتیم که استاد اخلاق بود و پسرش هم برای
نشان دادن اصل و نسب پدرش ، در مجلس به یکی دیگر گفت : فیوز !!!
البته او قبل از فیوز یک ( پ ) هم گذاشت که ما نفهمیدیم چرا !
آن ها بس که بی فرهنگ هستند در کلیسا با کفش می روند و عود روشن میکنند، در حالی که همه می دانند لذت حرف زدن با خدا در بوی جوراب مخلوط با گلاب است !
آن ها تمام شعر های مذهبی خود را با آهنگ میخوانند، بس که الاغند،
در حالیکه وقتی آدم با خدا حرف میزند ، اجازه ندارد شاد باشد !
خدا خیلی ترسناک است و هیچکس جز ایرانی ها نمیداند این را !
ما قطب جهان اسلامیم در حالی که خارج در جهان اسلام هیچ چیز نیست !
ما میدان آزادی داریم ولی خارجی ها فقط مجسمه آزادی دارند !!!
و هر بچه ای میداند که اصلا مجسمه یعنی هیچ کاره ! پس ما آزادی داریم ولی خارجی ها ندارند !
آن ها خواننده هایی دارند که همش اعتراض میکنند بس که بی ادبند ،
در حالی که خواننده های ما میخوانند همه چی آرومه بس که هنرمندهای مودبی هستند !
ما در ایران تعداد صندلی های دانشگاه هایمان از متقاضی ها بیشتر است بس که علم داریم !
فیلم های ما در ایران هیچ وقت پایان غمگین ندارد بس که ما شادیم ،
ولی خارجی ها همه افسرده هستند و همه اش در فیلم ها در حال خون ریزی و کارهای بد بد !
در حالی که همه میدانند لذت هر فیلمی به عروسی انتهای آن است !
آن ها بس که سوسول هستند هر 4 سال یک نفر میشود همه کاره مملکتشان ،
ولی ما همیشه گفته ایم که حرف مرد یکی است و هیچ کس عوض نمیشود !
ما در ایران خانواده خود را خیلی دوست داریم و هر وقت کاره ای شدیم ،
تمام فک و فامیل خود را میکنیم مدیر !
اما آن ها بس که بنیان خانواده قوی ندارند ، این کارها را بلد نیستند !
ما از این انشاء نتیجه میگیریم که خارج جای بدی است !
خارج جایی است که همه آدم ها در آن ایدز دارند

ماشین اعدام دوباره به شکل جنون آمیزی جان انسانها را می ستاند

zاین ارقام...
آمار روزنامه های شهرهای ایران نیست!
آمار سینماها و فرهنگسراها هم نیست!
آمار دانشگاهها و پژوهشکده ها هم نیست!
آمار ورزشگاه ها و پارک ها هم نیست!
این ارقام... آمار اعدام شدگان شهرهای وطنمان آن هم فقط در ۳ روز گذشته است.
ماشین اعدام دوباره به شکل جنون آمیزی جان انسانها را می ستاند



mandag den 19. august 2013

چقدر اینجا آشناست

آنجاکجاست که: منطق تقلیداست، کتاب دکوراست، روزنامه تبليغات است، آزادی
میدان است، جمهوری خیابان است، استقلال تيم است، شعارآسان است، شعورکمیاب
است، پینه های دست عار است، پینه بر پیشانی افتخار است.دروغ حلال است،
شادی حرام است، اعدام اصلاح است، اصلاح فساداست، داناافسرده است، نادان
کامیاب است، درد مردم بي درمان است، ریا ایمان است، ایمان برای نان است،
زربرای زوراست، زوربرای زر است، و تزوير براي هردو و مصلی جای نمایشگاه
کتاب است و دانشگاه جای نماز ؟؟؟؟

چقدر اینجا آشناست


onsdag den 14. august 2013

دولت جمهوری چک سقوط کرد

دولت جمهوری چک سقوط کرد
جیری روسنوک (Jiri Rusnok) نخست وزیر جمهوری چک که دولتش روز چهارشنبه گذشته نتوانسته بود از پارلمان این کشور رای اعتماد بگیرد، استعفا کرد.

اگر درکشور دیگری بود (اشتباه نشود ما با کشور ودمکراتیک ایران مقایسه نمی کنیم )  چه  می شد ؟
اول از همه به پادو های دولتی در مجلس دستور داده می شد که بیشتر در وصف دولت و رئیس دولت حرافی کنند و همچنین قول رانت های پر آب و نان بیشتری داده می شد و پست و مقام  به حراج گذاشته می شد اگر افاقه نمی کرد حتما ان بخش های مخالف وزرا را از پخش مستقیم رادیو تلوزیون حذف می کردند و بیشتر بهبه چه  چه  نشان میدادند و اگر تازه این هم نمی شد حضرت ناجی نازل می شدند و دستور می دادند که فیتیله این کار ها را پایین بکشند و اجازه دهند نور چشم یان ماموریت  خود را انجام دهند و بیخود نق  نزنند . و این حتما جواب می داد چون در مجلس نمایندگان شریف مردم کسی نیست که ازمنتخب حضرا ت نباشد باشد .
 البته تمهیدات دیگری هم تدارک دیده شده مثلا امکان انحلال مجلس از طرف شخص بخصوصی و یا مجلس منتخب ایشان که بالای مجلس مردم قرار دارد .
خلاصه در این مملکت گل و بلبل هرکه برود دولت منتخب آقا حتما نمی رود


 
دولت جمهوری چک سقوط کرد به گزارش یورونیوز روسنوک روز سه شنبه استعفای خود را تقدیم میلوش زمان (Milos Zeman) رئیس جمهوری چک کرد.
بدین ترتیب، راه برای برگزاری انتخابات پیش از موعد، احتمالا در اوایل پاییز هموار خواهد شد.
نخست وزیرمستعفی، هم پیمان رییس جمهوری از جناح چپ بود و حدود دو ماه پیش، جایگزین دولت قبلی از جناح راست میانه شده بود.
جمهوری چک با مشکلات ناشی از رکود اقتصادی دست به گریبان است

tirsdag den 13. august 2013

دید موسي آن شبان را پشت رل

بسیار زیبا و مفرح و دلنشین....خوش باشید


حکایت موسی و شبان از قصه های شیرین مثنوی مولوی است، آما حکایت ما هم کم شیرین نیست!
---------

دید موسي آن شبان را پشت رل
آمده در شهر و میراند اتول

از تعجب باز ماند او را دهان
گفت اينجا در چه کاري اي شبان؟

حيف آن صحرا و کوه و دشت نیست؟
در سرت اندیشه‌ی برگشت نیست؟

در فراق بوي جاليز و علف
عمر تو در شهر خواهد شد تلف

حيف ِ گاو ِ شيرده، سرشيرِ ناب
شير شهري نيست جز مخلوط آب

تخم‌مرغ شهر دارد طعم خاک
مرغ شهري را پهن باشد خوراک ......

آن شبان گفتا که لطفاً اینقده
پند کمتر گوی و اندرزم نده

روستا مرحوم شد، ده سکته کرد
صورت سبزه ز غصه گشته زرد

غرق شد جاليزها در ديپرشن
دانه‌ شد پنهان به زير خاک و شن

چشمه يادش رفته که دارد وجود
ظاهراً الزايمر از سرچشمه بود

باغ ميوه مثل قبرستان شده
گاو شيري پاک بي‌پستان شده

جز گروهي پيرمرد و پيرزن
کس نمانده در ولايات وطن

کس نمانده توي ده، نزديک و دور
غير آخوند و مريض و مرده‌شور

تو نميداني مگر، حتي صمد
قسمتش شد که به آمریکا رود

گفت موسي پس صمد«آقا» بگو
يک کمي هم ضمناً از ليلا بگو

گفت: ليلا رفته دانمارکي شده
کارمند مرغ کنتاکي شده

بنده هم قيد ده خود را زدم
با اميد حق به تهران آمدم

پس مسافرکش شدم مثل همه
میروی جائی، بگو، وقتم کمه!

گفت موسا میروم میدان تیر
هرچه میگیری ، ز من کمتر بگیر

گفت چوپان، میبرم مفتی ترا
میرسانم هرکجا گفتی ترا

در عوض در بارگاه کبریا
یک کمی از بهر من مایه بیا

هست پيکانم قراضه جان تو
ناظر کارش بود چشمان تو

پس بگو از قول من با ذات حق
اگزوز من تازگی‌ها گشته لق

همچنين خواهم که الله الصمد
نو کند از بهر من کاسه نمد

این چراغ دست چپ هم فی‌المثل
هست کار ایزد عزوجل

گر نماید یک کمی نورش زیاد
از خدا دارم تشکر، تنکس گاد

پس بگو با آن خداوند جلیل
مشکلاتی باشدم از این قبیل

ایهاالموسای الله معک
دارم از بهر خدا آچار و جک

تو بگو با او به آکسنت عرب
پنچرالسوراخو لاستیک العقب

الذي تعویضکم لاستیکنا
واجب اليزدانو کار نيکنا

فی الاتوماتیکه جعبه دنده‌کم
الذين او خدا، من بنده‌کم

گفت موسا، من نميفهمم ترا
فارسي صحبت بکن بهر خدا

تو عرب را ميکشي با اين زبان
کس نميفهمد چه ميگوئي جوان

مثل آدم با زبان مادري
گفتگو کن با همان لفظ دري

شد شبان شرمنده از آن زر زدن
اکسکيوزمي گفت و آمد در سخن

گفت خواهش کن از آن یزدان پاک
یک کمی بنزین بریزد توی باک

همچنين جز حضرت پروردگار
نيست در اطراف من تعميرکار

تو بگو با حضرت والاجناب
من شده شمع و پلاتينم خراب

گر خداوندم کند آن را عوض
ميدهد مخلوق خود را کيف و حظ

گفت موسا ای شبان لطفاً خفه
من که نشنیده گرفتم ایندفه

خاک بر سر این سخن‌ها نیک نیست
بچه‌جان یزدان که میکانیک نیست

هست لاستیکت اگر پنچر درک
حق تعالا را چه با لاستیک و جک

اینچنین رفتار تو خیلی بده
هی به رب العالمین دستور نده

گر که هستی دلخور از رانندگی
لااقل قاصر نشو از بندگی

بلکه خیلی با تواضع با ادب
از خدا چیز مهمی کن طلب

پس شبان گفتا بگو با ربنا
خلق را از شیخ‌ها راحت نما

یا بیا آخوند را آدم بکن
یا بکلی شّرشان را کم بکن

کرد موسا منتقل این داستان
بازگو شد درد دل‌های شبان

وحی آمد سوی موسا از خدا
پست کن آچار و جک را بهر ما


mandag den 12. august 2013

قصه همه چیزش راست است. اونجای آدم دروغگو

ببین آیت الله چی هست که شیر هم از او وحشت می کند! ف. م. سخن

توسط
 
توضیح مهم: این قصه همه چیزش راست است. اونجای آدم دروغگو!
خبرگزاری فارس: "آیت‌الله سید جمال‌الدین گلپایگانی وقتی نیمه شب با شاگردانشان از نجف به سمت کربلا می‌رفتند، شاگردان از دور دیدند که یک حیوانی جلوی ایشان آمده بود و ایشان سوار آن شدند. کمی جلوتر که رفتند، متوجه شدند یک شیر است!"
یکی بود یکی نبود. غیر از خدا هیچکس نبود. مزخرف گفتم! غیر از خدا٬ یکی بود٬ که اسم اش آیت الله بود. چون خیلی بزرگ بود به او می گفتند آیت الله العظمی.
یک روز این آیت الله٬ با شاگردان اش٬ در وسط بیابان های کربلا قدم می زد. یک روز که نبود؛ نیمه شب بود. ممکن است بپرسید آیت الله با شاگردان اش نصف شب وسط بیابان های کربلا چه کار می کرد؟! من چه می دانم چه کار می کرد! آمدی قصه بشنوی یا کرم بریزی و مرا مچل کنی؟! اگه یه بار دیگه سوال کنی قصه بی قصه!
باری. همین جور که این جمعیت داشتند وسط بیابان قدم می زدند٬ ناگهان دیدند یک چیزی دارد به آن ها نزدیک می شود. گفتند نکند روح شهدای کربلاست که آن وقت شب در مقابل چشمان شان ظاهر شده است. دیدند نه! روح نیست! یک جانور است! چشم هایشان را مالیدند (چون آن زمان ها عینک زدن حرام بود و آیت الله ها عینک نمی زدند) باری چشم هایشان را مالیدند دیدند یک شیر است به چه گندگی!
شاگردان آیت الله وحشت کردند و چند قدم عقب رفتند. آیت الله اما٬ لبخندی کم رنگ بر لبانش نقش بست. از آن لبخند ها که آدم های مردم آزار و زرنگ بعضی وقت ها روی لب شان دیده می شود.
شیر به آیت الله نزدیک شد. همین که چشم اش به عبا و عمامه ی آیت الله افتاد٬ مقداری زیادی از پشم یال و کوپال اش ریخت. می خواست برگردد و فرار کند٬ ولی در آن بیابان درندشت کجا می توانست در برود؟ کار از کار گذشته بود و شیر بیچاره گیر آیت الله افتاده بود...
شیر زیر لب گفت یا سیدالشهدا! خودت به دادم برس! و بعد به صدای بلند گفت سلام قربان. خیلی خوش آمدید. قدم رنجه فرمودید.
آیت الله لبخندش کمی پر رنگ تر شد. نگاهی به شیره انداخت و از موضع بالا گفت٬ چیه؟! ترسیدی؟!
شیر بدون معطلی گفت بله! نه تنها ترسیدم بلکه پاپیون هم کردم!
آیت الله قاه قاه زد زیر خنده. حالا نخند کی بخند. گفت چرا؟!
شیر بدبخت گفت٬ دیدم که امثال شماها چی به سر مملکت شیران که یک زمانی ایران نام داشت آوردید. دیدم که چگونه شیر وسط پرچم را به اشاره ای حذف کردید و جای آن خرچنگ گذاشتید. نترسم چه کنم؟
آیت الله دستی به یال و کوپال شیر کشید و گفت آفرین! به تو می گویند شیر چیز فهم! بدون معطلی رفتی سر اصل مطلب و حساب کار هم خوب دستته.
شیر گفت اگر امری ندارید مرخص شم! اِ ببخشید! پاک مهمان نوازی یادم رفته! اجازه بدید من شما را تا نجف روی کولم ببرم! تو رو خدا نگید نه! این یک افتخار بزرگه که لمبر مبارک تون را روی پشت ام لمس کنم!
آیت الله هم که نعلین٬ نوک پایش را زده بود از خدا خواسته پرید روی شیر. شاگردان آیت الله که از مکالمه ی آیت الله و شیر شگفت زده شده بودند شگفت زده تر شدند! فریاد یا الله! یا مولا! الله اکبر! از هر سو بلند شد. آیت الله سوار بر شیر٬ شاگردان به دنبال او٬ روانه ی نجف اشرف شدند.
قصه ی ما به سر رسید٬ شیر بدبخت هنوز به خونه اش نرسیده است!

onsdag den 7. august 2013

ورود تاکسيهای فضایی خصوصی به فضا تا ۲۰۱۷

ورود تاکسيهای فضایی خصوصی به فضا تا ۲۰۱۷
ورود تاکسيهای فضایی خصوصی به فضا تا ۲۰۱۷ناسا اخیرا پیش‌نویس درخواست برای مرحله چهارم و نهایی «برنامه خدمه تجاری» خود را منتشر کرده که انتظار می‌رود به پرتاب تاکسی‌های فضایی سرنشین‌دار به ایستگاه فضایی بین‌المللی از خاک امریکا تا اواخر سال 2017 بینجامد.به گزارش ایسنا، «برنامه خدمه تجاری C5610K» تلاش ناسا برای ارائه کمک‌هزینه به توسعه تجاری سیستم‌هایی برای حمل فضانوردان به ایستگاه بین‌المللی و بازگرداندن آن‌ها به زمین است.
بر اساس این پیش‌نویس، زمانی که ناسا نخستین اقدام برای یک پرواز سرنشین‌دار را صورت دهد، هر سال دو بار از این پروازها انجام خواهد شد.
پیش از این که ناسا پاییز سال جاری میلادی قرارداد نهایی را منتشر کند، این آژانس در اول و دوم آگوست میزبان نشست پیش‌قرارداد با صنایع در مرکز فضایی کندی خواهد بود.
آن طور که انتظار می‌رود، این قرارداد تحت مقررات تجاری فدرال، قراردادی با قیمت ثابت خواهد بود.
تاکنون ناسا بیشتر به «قانون موافقت‌نامه‌های فضایی» برای ارائه کمک‌هزینه به توسعه سفینه‌فضایی که از لحاظ تجاری طراحی شده، متکی بوده است.
عموما این تصور وجود دارد که شرکت‌های دارای بهترین شانس، شرکت‌هایی هستند که ناسا از پیش به عنوان بخشی از دور سوم برنامه خدمه تجاری، از آن‌ها حمایت کرده است.
این شرکت‌ها شامل «سیستم‌های تفحص فضایی بوئینگ،» «سیستم‌های فضایی سیرا نوادا» و «فناوری‌های تفحص فضایی» (اسپیس‌ایکس) هستند.
بوئینگ و اسپس‌ایکس بر روی ساخت کپسول‌ها فعالیت می‌کنند، در حالی که سیرا نوادا طراحی لیفتینگ-بدنه را بر عهده دارد.
تمامی سه‌ سفینه‌فضایی می‌توانند هفت نفر را در خود جای دهند. بوئینگ و سیرانوادا در حال برنامه‌یزی برای پرتاب موشک Atlas 5 هستند، در حالی که موشک Falcon 9 متعلق به اسپیس‌ایکس آماده عملیات در سال 2017 است.
در برنامه زمانبندی و بودجه‌گذاری، پرواز نمایشی برنامه‌ریزی‌شده که بخشی از آنچه ناسا «توانایی حمل‌ونقل‌ خدمه تجاری» می‌نامد، است، نخستین پرواز فضایی مداری سرنشین‌دار از ایالات متحده امریکا، از سال 2011 (سال پایان یافتن برنامه شاتل فضایی) به شمار می‌آید.
ناسا بارها اعلام کرده به بیش از 800 میلیون دلا در سال برای اجرای برنامه‌اش در سال 2017 و دخالت دادن بیش از یک شرکت در این برنامه نیاز دارد. 

mandag den 5. august 2013

محمود احمدی‌نژاد عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام شد

محمود احمدی‌نژاد عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام شد
» 13910823_2521460.jpgحقا که اگر کسی مصلحت این نظام را بداند همان احمدی نژاد است به کارنامه ٨ ساله اقتصادی سیاسی اجتماعی ایشان نگاه کنید خواهید دید که برای آمدن امام ١٢ ص چه زحمتی کشیده چو ن گفته اند تا همه از حل مسائل مایوس نشوند ایشان ظهور نخواهد کرد . پس بابا کارش راستی راستی درست بوده ١٠٠رئیس جمهور دیگر هم بیاید امکان ندارد که این همه مشکلات را حل کند
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور حکمی، محمود احمدی‌نژاد را به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کردند.

به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، متن حکم رهبر معظم انقلاب به این شرح است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای دکتر محمود احمدی‌نژاد دامت تأییداته

با توجه به تلاش با ارزش هشت ساله جنابعالی در مسئولیت خطیر ریاست جمهوری اسلامی ایران و تجارب فراوانی که در این مورد اندوخته‌اید، شما را به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب می‌نمایم.

توفیقات جنابعالی را از خداوند متعال خواستارم.

سیّدعلی خامنه‌ای

شیخ شیخ است اگر چه روحانی است

https://www.facebook.com/home.php#!/photo.php?v=370050676457806&set=vb.120121654784044&type=2&theaterشیخ شیخ است اگر چه روحانی است


معمای بسیار مشکل

معمای بسیار مشکل
نیم بیشتر جامعه ما را بانوان تشکیل میدهند به این عکس وزرای پیشنهادی آقا ی رئیس جمهور اعتدال نگاه کنید و ببینید از همین حالا چه اعتدالی اجرا شده است جواب را اگر پیدا کردید برای من هم بنویسید
 


torsdag den 1. august 2013

باید دید جایگاه زنان در این کابینه کجاست

امروز کانینه آقای روحانی معرفی می شود باید دید جایگاه زنان در این کابینه کجاست


ایشان
 فرمودند قصد دارند شوکت ایرانیان را دوباره به آنان باز گردانند

 

فرخ رو پارسا



[تصویر:  36043671769007989100.jpg]



دادگاه فرخ‌رو پارسا بعد انقلاب. عکس از موسسه پژوهش‌های سیاسی


-فرخ‌رو پارسا
-اولین وزیر زن ایران
-تولد اول فروردین ۱۳۰۱
-اعدام در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹


فرخ‌رو پارسا در خانواده‌ای فرهنگی به دنیا آمد.فخرآفاق پارسا٬ مادر فرخ‌رو پارسا مدیر مجله جهان زنان و از فعالان حقوق زنان بود. او چهار شماره نشریه را یک سال بعد از به دنیا آمدن فرخ‌رو پارسا منتشر کرد.



در شماره آخر٬ انتشار دو مقاله درباره "ضرورت تحصیل دختران٬ آلام روحی زنان و ضرورت بازنگری در قانون ازدواج" برای او و خانواده دردسرساز شد. نتیجه خشم روحانیان٬ تبعید خانواده آن‌ها به اراک بود. به خاطر شرایط آن روز اراک و ترس از حمله آن‌ها به قم رفتند. تا بعد که با میانجیگری نخست وزیر وقت به تهران بازگشتند.


فرخ‌رو پارسا سال ۱۳۲۹ در رشته پزشکی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. اما به جای پزشکی ترجیح داد به فعالیت فرهنگی و آموزشی ادامه دهد.او سال ۱۳۳۳ انجمن بانوان فرهنگی را برای دبیرستان‌های دخترانه تأسیس کرد.او که سال‌ها در دبیرستان‌های تهران درس داده و مدتی مدیر دبیرخانه دانشگاه ملی ایران بود٬ سال ۱۳۴۷ اولین وزیر آموزش و پرورش ایران در کابینه هویدا شد.


هرچند بعضی از پژوهشگران حوزه زنان معتقدند تحولات دوران محمدرضا شاه بیشتر ظاهری بود و شاه سعی داشت ویترین زیبایی از جامعه زنان ایران به نمایش بگذارد، اما بعضی دیگر معتقدند فرخ‌رو پارسا در وزارت فرهنگ ایران نقش مهمی در توسعه آموزش دختران داشت.


عباس میلانی٬ مورخ ایرانی در دانشگاه استنفورد آمریکا در کتاب «ایرانیان نامدار» نوشته است او نه تنها بعد از انقلاب اعدام شد بلکه قبل از انقلاب هم هدف حمله مخالفانی بود که به دنبال ترور شخصیت او بودند. به گفته آقای میلانی٬ بار‌ها به او درباره فساد مالی٬ فساد جنسی و اخلاقی و مقام‌پرستی تهمت زدند و این شایعه را رواج دادند که بهایی شده است.
خانم پارسا بعد از انقلاب از ایران خارج نشد.



بعد از آن‌که مأموران برای دستگیری به خانه‌اش رفتند و او خانه نبود٬ دوره کوتاه زندگی نیمه مخفیانه او در خانه اقوام و دوستان آغاز شد.بر اساس گفته‌های فرخ‌رو پارسا در دادگاه، محمدجواد باهنر، نخست‌وزیر بعد از انقلاب از مشاوران او در تهیه کتاب‌های درسی وزارت فرهنگ بودند.


او پیش از بازداشت از محمدجواد باهنر که از معتمدان سران انقلاب بود درخواست کمک کرد. در خاطراتش نوشته که آقای باهنر به او گفته بهتر است از کشور خارج شود. در تدارک خروج قاچاقی از ایران بود که مأموران دستگیرش کردند.محاکمه او ۹ جلسه طول کشید و در ‌‌نهایت به جرم افساد فی‌الارض٬ همکاری با ساواک برای بازداشت فرهنگیان و غارت بیت‌المال به اعدام محکوم شد.



او گفته بود که در محاکمه، وکیل و حق تجدید نظر نداشته است. در آخرین صحبت‌هایش گفته بود که دادگاهش نشانه‌ تبعیضی است که میان زنان و مردان روا داشته شده و امیدوار است که آینده‌ای بهتر از امروز در انتظار زنان باشد.فرخ‌رو پارسا ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ تیرباران شد.


onsdag den 24. juli 2013

زلزله 3 ریشتری دقایقی پیش فیروزکوه و حومه آن در استان تهران را لرزاند

زلزله 3 ریشتری دقایقی پیش فیروزکوه و حومه آن در استان تهران را لرزاند.

دقایقی پیش زمین‌لرزه نسبتاً شدیدی شهر فیروزکوه و حومه آن از توابع استان تهران را لرزاند.


شدت زمین ‏لرزه به حدی بود که ساختمان‏های فیروزکوه دچار لرزش شده و مردم فیروزکوه را دچار هراس و وحشت کرد.

موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران قدرت این زلزله را 3 ریشتر اعلام کرده است.

این زلزله در 11 کیلومتری عمق سطح زمین روی داده است.


بازم این گشت ارشاد وامونده هست

فرمانده ناجا در مورد برخی اخبار منتشره مبنی بر حادثه امر به معروف، گفت: از اینکه افرادی در جامعه احساس وظیفه کرده و امر به معروف می‌کنند، تشکر می‌کنم که امر به معروف یکی از واجبات دین است و دعوت افراد به خوبی و پرهیز از بدی، اختصاص به دین و کشور خاصی ندارد و این کنترل همگانی، ارزنده و لازم است و در دین نیز به عنوان فریضه از آن یاد شده است.

فرمانده ناجا با بیان اینکه بنا به سخنان مقام معظم رهبری، امر به معروف سه مرحله دارد، گفت: در مرحله اول، عملی و رفتاری، در مرحله دوم تذکر لسانی و در مرحله سوم برخورد انتظامی است که در دو مرحله اول، این مسئله جنبه عمومی و همگانی داشته و مرحله سوم نیز ویژه ماموران حکومتی است که مردم از ورود به مرحله سوم اجتناب کرده و تذکر کفایت می‌کند.

وی با بیان اینکه تلاش برای دستگیری فرد خطاکننده و تحویل آن به ماموران، خلاف مقررات و قوانین است، گفت: البته ممکن است در این زمان تنش‌هایی نیز ایجاد شود که در قضیه اخیر، تحقیقات و بررسی‌ها در ابعاد مختلف و اظهارات طرفین انجام شده و ماجرا روشن است، اما اگر ما در حدود خود حرکت کنیم، کمتر مشکلاتی ایجاد می‌شود. هر چند ناجا از امر به معروف حمایت کامل دارد، اما در نظر داشته باشید که امر به معروف تنها به این مقولات ختم نمی‌شود و اگر دیدیم فردی زباله‌ای انداخت یا روزه‌خواری کرد، می‌توان آن را نیز به معروف دعوت کرد.



قایقی که تا ۱۷۰ نفر پناهجو، از جمله شهروندان ایرانیدر راه استرالیاغرق شد

قایقی که تا ۱۷۰ نفر پناهجو، از جمله شهروندان ایرانی سرنشین آن بودند، در راه استرالیا در آب‌های اندونزی غرق شد و دست‌کم ۶۰ نفر نیز بر اثر این سانحه ناپدید یا کشته شده‌اند.در میان ناپدیدشدگان یا کشته‌شدگان کودکان نیز هستند
 
بعضی حکومت ها مثل سرطان می مانند در ابتدا سلول خود بدن است که تغییر شکل می دهد و تخریب را شروع می کند و صاحب بدن هم از وجودش بی خبر است اما وقتی درست حسابی ریشه دوا ند و صاحب ان خبر شد او قدرت مند شده و اگر در همان ابتدا اورا ازریشه نکنی و همراه با قسمتی از بدنت بدور نیندازی دیگر او هم خود و هم تو را از بین میبرد .مماشات با سرطان حکم نابودی بدن را دارد . در حکومت هایی که از مردم نیستند فرار از مرزها گوشه نشین شدن و دل به غذا وقدر بستن فقط مملکت را نبود می کند و دیگر نه نامی از مملکت می مند و مملکت دار .
بر تخته پاره ای در دل سهمگین دریا خانواده های بسیاری این خطر را به جان خریده اند تا شاید راه فراری از این سرنوشت مهم مملکت داشته باشند و هر روزه این خطر کردن ها جان افراد بیشتری را می گیرد ای کاش این بیماری زود تر شناخته می شد و ان را ریشه کن می کردند
.
خبرگزاری فرانسه می‌گوید بیشتر سرنشینان این قایق از سریلانکا و ایران بودند و تا کنون صد نفر نجات پیدا کرده‌اند.
این حادثه عصر سه‌شنبه رخ داد و امدادگران استرالیایی و اندونزیایی برای عملیات نجات به جنوب جاوه، جایی که قایق دچار سانحه شد، روانه شدند. مسئولیت عملیات نجات بر عهده نیروهای اندونزیایی‌ست.
این تازه‌ترین سانحه غرق شدن یک قایق حامل پناهجویان در استرالیا تنها ده روز پس از آخرین سانحه مرگبار از این دست رخ می‌دهد؛ سوانحی که بارها در آب‌های اندوزی رخ داده و بسیاری را به کام مرگ کشیده است.
در آخرین آنها در ۲۳ تیرماه اعلام شد نه تن از جمله یک کودک در آب‌های جزیره کریسمس ناپدید شدند.
هجوم پناهجویان از راه دریایی به استرالیا در حالی انجام می‌شود، که آن کشور قوانین سخت‌گیرانه‌ای را علیه مهاجرت غیرقانونی به مرحله اجرا گذاشته است.
این پناهجویان که عمدتا شهروندان ایران، افغانستان و سریلانکا هستند، پس از رسیدن به استرالیا، معمولا به جزایری فرستاده می‌شوند که اردوگاه‌هایی برای نگهداریشان ساخته شده است.
دولت استرالیا ۲۸ تیرماه اعلام کرد که از این پس تمام پناهجویانی که با قایق خود را به آن کشور می‌رسانند به پاپوا گینه نو می‌فرستد؛ کشوری که در امتداد اندونزی در اقیانوس آرام قرار دارد.
در عین حال مهاجران غیرقانونی سبب شدند تا دولت استرالیا از اندونزی بخواهد شرایط دادن روادید به شهروندان ایرانی را سخت‌تر کند.
اندونزی هم در نهایت از پایان مرداد ماه صدور روادید در فرودگاه‌های خود را برای ایرانیان متوقف می‌کند، آنچه از سال ۲۰۰۵ میلادی رواج داشته است

onsdag den 17. juli 2013

بابا یک دیوار نشان دهید تا سرم را بکوبم به ان

 

 

 

تمامي هزينه‌هاي تيم ملي سوريه با ايران

 

مدير تيم ملي فوتبال سوريه گفت که فدراسيون فوتبال ايران با پرداخت تمام هزينه‌هاي اردوي اين تيم در تهران موافقت کرده است.

در حالی که تیم های هرمزگان و درود به علت نداشتن هتل در خیا بان های تهران می مانند و پول هتل و شام خود را از مسولان دیگر تیم ها قرض می گیرند حاتم بخشی از این قبیل خجالت آور است چراغی که به خانه روا ست ... اما باید دید خانه این آقایان کجاست ؟



 


تيم ملي فوتبال سوريه در انتخابي جام ملت‌هاي آسيا 15 آگوست بايد به مصاف اردن برود. اين ديدار به خاطر ناامني موجود در سوريه در ايران برگزار خواهد شد.

به گزارش ايسنا ، موفق فتح الله مدير تيم ملي فوتبال سوريه در سخناني که سايت عربي کوره منتشر کرد، گفت: بعد از نشستي غير رسانه‌اي در تهران که يک ساعت طول کشيد علي کفاشيان رييس فدراسيون فوتبال ايران قول داد که براي حمايت از تيم ملي فوتبال سوريه از هيچ کوششي دريغ نخواهد کرد؛ از رزرو هتل گرفته تا ورزشگاه محل تمرين و وسايل اياب و ذهاب.


mandag den 15. juli 2013

ﺑﺎﺩﮐﻮﺑﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻭﯾﻦ

ﺑﺎﺩﮐﻮﺑﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻭﯾﻦ"


 ﺩﻭﺵ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺭ ﮔﺬﺭﮔﻪ ﺻﺤﻨﻪ ﺍﯼ
ﭼﺎﺭﺭﺍﻫﯽ ﻭ ﺯﻧﯽ ﻭ ﺷﺤﻨﻪ ﺍﯼ
ﺯﻥ ﭼﻮ ﺑﯿﺪﯼ ﻟﺮﺯ ﻟﺮﺯﺍﻥ، ﺍﺷﮏ ﺭﯾﺰ
ﺷﺤﻨﻪ ﺍﺵ ﺑﺮ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺮ ﺭﺍﻩ ﮔﺮﯾﺰ
... ﺁﺗﺶ ﻧﻔﺮﺕ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﺷﺤﻨﻪ ﺑﻮﺩ
ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﺟﻬﻠﺶ ﺑﻪ ﻧﻔﺮﺕ ﻣﯽ ﻓﺰﻭﺩ
ﺑﺎﻧﮓ ﻣﯽ ﺯﺩ ﮐﺎﯼ ﭘﻠﯿﺪ ﻫﺮﺯﻩ ﮔﺮﺩ
ﺑﻮﯼ ﮔﻨﺪﺕ ﮐﻮﭼﻪ ﺭﺍ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﮐﺮﺩ
ﻣﺎﯾﻪ ﯼ ﻧﻨﮕﯽ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺯ ﻭ ﺑﻮﻡ
ﺍﯼ ﺳﯿﻪ ﺩﻝ، ﺍﯼ ﺳﯿﻪ ﮐﺮﺩﺍﺭ ﺷﻮﻡ
ﭼﻮﺑﻪ ﯼ ﺍﻋﺪﺍﻡ، ﻓﺤﺸﺎ ﺭﺍ ﺳﺰﺍﺳﺖ
ﻣﺮﮒ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺯﻥ ﺍﻫﻞ ﺯﻧﺎﺳﺖ
ﺳﯿﻞ ﺍﺷﮏ ﺯﻥ ﭼُﻨﺎﻥ ﺍﺑﺮ ﺑﻬﺎﺭ
ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﺴﺖ ﺭﻭﯼ ﺷﺮﻣﺴﺎﺭ
ﺣﻠﻘﻪ ﺍﯼ ﮔﺮﺩ ﺁﻣﺪ ﺍﺯ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺟﻮﺍﻥ
ﮔﺮﺩ ﺁﻥ ﺩﻟﺨﺴﺘﻪ ﯼ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﺟﺎﻥ
ﭘﯿﺮﯼ ﺁﻧﺠﺎ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺣﻠﻘﻪ ﺑﻮﺩ
ﮐﺰ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪﺍﻥ ﺁﮔﻪ ﻣﯽ ﻧﻤﻮﺩ
ﺩﯾﺪ ﭼﻮﻥ ﺭﺧﺴﺎﺭ ﻏﻤﺒﺎﺭ ﻣﺮﺍ
ﻏﺮﻗﻪ ﺩﺭ ﺍﻓﺴﻮﺱ، ﺭﺧﺴﺎﺭ ﻣﺮﺍ
ﮔﻔﺖ: ﺳﻮﺭﺍﺥ ﺩﻋﺎ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
“ﻋﻠﺖ”ﻭ “ﻣﻌﻠﻮﻝ” ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﺭﯾﺸﻪ ﮐﻦ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﮕﺮﺩﺩ “ﻋﻠﺘﯽ”
ﮔﺮ ﮐﻪ ﺑﺎ “ﻣﻌﻠﻮﻝ” ﺟﻨﮕﺪ ﻣﻠﺘﯽ
ﮔﻔﺘﻤﺶ ﻓﺤﺸﺎ ﭼﺮﺍ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﯾﺪ؟
ﮔﻔﺖ ﺍﺯ ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻦ ﺑﻼ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺭﺳﯿﺪ
ﻓﻘﺮ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻭ ﻓﻘﺮ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ
ﺩﺍﻣﻦ ﭘﺎﮎ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺮ ﺑﺎﺩ ﺩﺍﺩ
ﺧﻮﺩﻓﺮﻭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﮔﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯽ
ﭘﺮﺳﺶ ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﺩﻝ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻨﯽ
ﻋﻤﻖ ﺩﺭﺩ ﺁﻧﺠﺎ ﻫﻮﯾﺪﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﺭﯾﺸﻪ ﯼ ﺍﯾﻦ ﺷﺎﺧﻪ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﻫﺮﮐﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﻓﺤﺸﺎ ﮐﻨﺪ
ﻧﯿﺴﺖ ﻻﺯﻡ ﺩﺍﺭﻫﺎ ﺑﺮﭘﺎ ﮐﻨﺪ
ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﺯﻥ ﺗﺮﺩﺍﻣﻦ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ ﻧﺰﺍﺩ
ﻭﺯ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﺗﻦ ﺑﺪﯾﻦ ﺧﻮﺍﺭﯼ ﻧﺪﺍﺩ
ﮔﺮ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻓﻘﺮ ﻭ ﻧﯿﺎﺯ
ﮐﯽ ﺯﻧﯽ ﺩﺍﻣﻦ ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻏﯿﺮ ﺑﺎﺯ؟!
ﺁﺏ ﻭ ﻧﺎﻥ ﻭ ﻣﺴﮑﻨﺶ ﺗﺄﻣﯿﻦ ﮐﻨﯿﺪ
ﻭﺍﻧﮕﻬﯽ ﺩﻋﻮﺕ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺩﯾﻦ ﮐﻨﯿﺪ
ﮔﻔﺘﻤﺶ ﺧﻮﺵ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺭﯾﺸﻪ ﺭﺍ
ﺁﺗﺶ ﺳﻮﺯﻧﺪﻩ ﯼ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﺸﻪ ﺭﺍ
ﻫﺮ ﻓﺴﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﮐﻠﯿﺪ ﺍﺯ ﻓﻘﺮ ﺑﻮﺩ
ﻫﺮﭼﻪ ﺧﻮﺍﺭﯼ ﻫﺮﮐﻪ ﺩﯾﺪ ﺍﺯ ﻓﻘﺮ ﺑﻮﺩ
ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺭﯼ ﺩﻫﺪ ﺯﻥ ﺭﺍ ﻓﺴﺎﺩ
ﺍﯼ ﺩﻭ ﺻﺪ ﻟﻌﻨﺖ ﺑﻪ ﻧﻨﮓ ﻓﻘﺮ ﺑﺎﺩ
ﺁﻧﮑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﺮﻭﺷﺪ ﺑﻬﺮ ﻧﺎﻥ
ﻧﯿﺴﺖ ﺟﺰ ﺻﯿﺪﯼ ﺑﻪ ﺩﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ
ﺧﻮﺩﻓﺮﻭﺷﯽ ﺑﺲ ﺷﺮﻑ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺮ ﺁﻥ
ﮐﺰ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ، ﻓﺮﻭﺷﺪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ


torsdag den 27. juni 2013

گویا خدا را هم تریاکی کرده اند

گویا خدا را هم تریاکی کرده اند
با هشدار های پی در پی ماموران دولتی به زائران این شبه پیش می اید که اینها بری برقراری منقل و بساط هر ساله پل این مملکت را به دامن عربستان سعودی می ریزند
فرمانده پلیس فرودگاه های ایران از زائران این کشور خواست از حمل هر نوع داروی روانگردان در هنگام ورود به کشور سعودی خودداری کنند و در صورت بیماری و نیاز به مصرف داروی خاصی حتی استفاده قرص های آرام بخش و کدئین دار حتماً باید نسخه پزشک را به همراه داشته باشند.

وی از مدیران و پزشکان کاروان ها خواست ضمن توجیه زائران از آنها بخواهند از حمل متادون و ترامادول به کشور سعودی خودداری کنند .
این مقام انتظامی ایرانی با اشاره به جاسازی های متفاوت از سوی زائران، به آنها توصیه کرد: " از حمل هر گونه موادمخدر حتی به میزان یک گرم پرهیز کنند، زیرا پلیس در بازرسی های تخصصی خود قادر به کشف هرگونه جاسازی مواد مخدر از سوی زائران است
 
رئیس پلیس فرودگاه های کشور گفت: از 40 هزار زائری که تاکنون برای حج تمتع به کشور عربستان اعزام شده اند 52 نفر به علت حمل مواد مخدر در فرودگاههای کشور دستگیر شده اند.


fredag den 21. juni 2013

سوالات مشکلی که آنهایی که سن شان به قبل از ١٣٥٧ می رسد باید در آزمون جدید جواب دهند

اساسی ترین سوالات روز
1- تفاوت "حضرت والا" و "حضرت آقا" را توضیح دهید!

2- دو کلمه "مقام عظمای ولایت" و "شاهنشاه آریا مهر" را تعریف کنید!

3- معنی عبارتهای " جانم فدای رهبر" و " جان نثار" را به طور خلاصه شرح دهید!

4- دو کلمهء "بیت" و "کاخ" چه تفاوتهایی دارند؟!

5- تفاوت دو گروه "عاشق ولایت" و "فدوی" را در چند سطر توضیح دهید!

6- "بنیاد پهلوی" و "بنیاد علوی" چه تفاوتی دارند؟

7- جمله " سلطنت عطیه ای است الهی " چه رابطه ای با عبارت "مقام عظمای ولایت جانشین امام زمان" دارد ؟

8- تفاوت "رای ملوکانه " با "حکم حکومتی" کدام است؟

tirsdag den 18. juni 2013

آقا خانه از پای بست ویرانه. اینا همش قرص مسکنه

آقا خانه از پای بست ویرانه. اینا همش قرص مسکنه. (هالو)


روز شنبه حدود غروب داشتم می رفتم خونه. تو صندلی عقب تاکسی نفر وسط نشسته بودم. یکی این ورم (دست چپ) یکی ...
اون ورم (دست راست) یکی هم جلو نشسته بود. ترافیک وحشتناک بود و ماشین ها سانت سانت جلو می رفتن. درست توی ورودی میدون ونک بودیم که ترافیک قفل شد. هزاران نفر تو میدون جمع شده بودن و شادی می کردن و شعار می دادن:
ـ احمدی بای بای / احمدی بای بای
ـ حسن چی دید که رو کرد / ایرانو زیر و رو کرد
یه عده اون ور تر با موزیک ماشیناشون می رقصیدن. فشفه و آتیش بازی که شروع شد راننده غرغری کرد و ماشینو خاموش کرد. صدای فحشش تو صدای مردم گم شد:
جنبش سبز نمرده / روحانی رو آورده
این لشکر حسینه / فرمانده اش میرحسینه
بعدش هم فریاد یاحسین میرحسین بلند شد. راننده گفت: زرشک . . . روحانی رای آورده اینا می گن میرحسین
اون که دست راست من نشسته بود گفت: اونایی که به روحانی رای دادن به عشق میرحسین رای دادن. اگه حمایت هاشمی و خاتمی نبود عمرن رای نمی آورد.
مردم همچنان شعار می دادن:
ـ رای ما رو دزدیدن / قسطی دارن پس می دن
ـ درصد بی تقلب / همینه همینه
راننده گفت: بفرما. اگه رای دزد بودن که حالا هم می دزدیدن. وقتی رای نمیارن می گن دزدی شده تقلب شده، وقتی رای میارن میگن دیدین رای آوردیم...
شعار مردم عوض شد:
ـ روحانی باغیرت / برس به داد ملت
نفر جلویی گفت:
آخه چقدر ما ملت ساده ایم؟ اینا فکر می کنن روحانی حالا براشون معجزه می کنه.
دست راستی گفت:
چرا فکر می کنین نکنه؟ هنوز دیکته ننوشته غلط می گیرین؟
جلویی جواب داد:
عزیز من، اولن اختیارات رییس جمهور محدوده. در حد اختیاراتی که قانون اساسی به رییس جمهور داده چیکار می تونه بکنه؟ سیاست های کلان که دست رهبره . . .
راننده با تغیر گفت: مقام معظم رهبری
جلویی حرفشو اصلاح کرد:
بله همون که ایشون فرمودن. سیاست های جزیی هم که دست مجلسه. 3 تا وزیر هم که اصلن نه انتخابش نه اختیارش دست رییس جمهور نیست. وزارت کشور و خارجه و اطلاعات. پلیس و قوه قضاییه و مجلس و نیروهای خودسر و سپاه و دیگه نمیدونم اینا هم که خارج از قدرت رییس جمهوره. پس بفرمایید با چه ابزاری می خاد وضعو عوض کنه؟
دست چپی که تا حالا ساکت بود گفت:
هیچی. مثه زمان خاتمی 8 سال دلی دلی می کنه و 8 سال همه چیزیو میندازه عقب
راننده تو آیینه نگاش کرد و گفت: چی رو میندازه عقب؟
دست چپیه گفت: آقا خانه از پای بست ویرانه. اینا همش قرص مسکنه.
صدای شعار مردم به قدری زیاد شده بود که بحث موقتن قطع شد:
ـ پیروز انتخابات / اصلاحات اصلاحات
ـ آزادی اندیشه / بی اصلاحات نمیشه
جلویی گفت: اینا واقعن فکر می کنن رژیم اصلاح پذیره؟ چی رو می خان اصلاح کنن؟
دست راستی گفت:
برادر من، یعنی شما برای رسیدن به دموکراسی به انقلاب فکر می کنی؟ دوباره خون؟ دوباره خشونت؟ آدم کشی؟ دوباره تکرار سال 57؟ مگه مردم مصر و لیبی به دموکراسی رسیدن که ما برسیم؟ فکر میکنی سوری ها با این همه خون و خونریزی به دموکراسی میرسن؟ فقط جاها عوض می شه. یکی میره یکی میاد دوباره « هرچی من میگم، بقیه خفه»
دست چپی گفت:
هیچ دیکتاتوری نمیاد با تعارف و خواهش میکنم بگه بفرمایید این صندلی مال شما. ما رفتیم
دست راستیه هم گفت: رسیدن به دموکراسی و حقوق بشر ساز و کار خودشو داره که یکی شم انتخاباته.
صدای مردم بلند تر شد:
جلیلی هسته ای / بگیر بخواب خسته ای
جلویی گفت: هی هی هی هی مردم ساده. ببین به کجا رسوندنشون که به روحانی راضین. آخه جلیلی، ولایتی، قالی باف، روحانی چه فرقی با هم دارن؟ همشون از غربال همینا اومدن بیرون. شما فکر میکنین روحانی اصلاح طلبه؟ یا جنبش سبزیه؟
راننده گفت: هه هه هه، گوگوشم میگفت من جنبش سبزم
دست راستی بی اعتنا به حرف راننده در جواب جلویی گفت:
عزیز دل برادر، ما هم می دونیم ایشون ایده آل ما نیست. ولی رای به روحانی یعنی یک دهن کجی به همه اونایی که می گفتن جنبش سبز مرده
چپیه گفت: عجب دوره زمونه یی شده، از لج یک آخوند به یک آخوند دیگه رای میدن
صدای مردم توی تاکسی پیچید:
توپ تانک فشفشه / این صدای جنبشه
راستیه گفت: بفرمایید
چپیه گفت: یه نگا به این مردم بندازین. همه طبقه متوسط جامعه ان. یه کارگر بد بخت توشون می بینین؟ یه زحمتکش، یکی که محتاج نون شبش باشه؟
راننده گفت: مثه من . . .
چپیه ادامه داد: اینا همشون خورده بورژوان اینا برای این که به طبقه پرولتاریا رونده نشن با بورژوازی یعنی همون طبقه حاکم مبارزه می کنن.
راستیه گفت: من یکی که دیکتاوری دینی رو به دیکتاتوری پرولتاریا ترجیح می دم
جلویی: دیکتاتوری دیکتاتوریه. چه فرقی میکنه
ـ مردم: ندای آقا سلطان / رایتو پس گرفتیم
ـ بهار آزادیه / جای ندا خالیه
جلویی کله یی تکان داد و گفت: عجب اوضاع شیر تو شیریه. اونی که رای نداده می گفت: به احترام خون ندا رای نمیدهیم. اونی که رای داه میگه رای تو پس گرفتم. بیچاره این شهدا که همیشه از کیسه اینا خرج می شه
راننده رو کرد به من و گفت: آقا شما هم یه چیزی بگین ببینیم نظر شما چیه؟
گفتم: کرایه من چقد می شه؟
پیاده شدم و زدم تو مردم و تو دل جمعیت گم شدم. صدای مردم تو گوشم پیچیده بود:
ـ کروبی / موسوی / آزاد باید گردد
ـ احمدی به هوش باش / ما مردمیم نه اوباش
ـ دروغگو دروغگو / 63 درصدت کو
ـ خس و خاشاک تویی / دشمن این خاک تویی
ـ . . .
محمد رضا عالی پیام (هالو)


mandag den 17. juni 2013

جشن های انتخاباتی

جشن های انتخاباتی در سراسر ایران برگزار شد ماموران دولتی نظاره گر رقص و پایکوبی مردم بودند بدون اینکه دخالت کنند گویا همه طرفین خوشحالند و چرا که نباشند ما هم
خوشحالیم که لبخند به لب مردم می اید

lørdag den 15. juni 2013

یک فرق اساسی بود بین انتخابات های قبلی واین انتخاب

یک فرق اساسی بود بین انتخابات های قبلی واین انتخاب این بآر  و انهم این بود که هیچ کس تعجب نکرد و هیچ کس هم عصبانی نشد مثل این بود که همه از پایان ان خبر داشتند و چشم داشتی هم نداشتند این وسط  مردم هستند که دوباره دل به رای خود بسته اند و کمی مغرور که این رئیس جمهور را ما انتخاب کردیم و البته فراموش نباید کرد که این خوشحال بودن همه افراد درگیر کمی سوال برانگیز است . البته جواب این سوال زیاد سخت نیست ولی در درست بودن نتیجه من یکی که خیلی شک دارم .