mandag den 23. juli 2012

این بچه های جدید چی میفهمن از زندگی؟

گل كوچيك!
 این بچه های جدید چی میفهمن از زندگی؟ چی حالیشونه؟
وقتی یه دست گل کوچیک تو خیابون نزدن!

تا حالا با توپ دولایه بازی کردن ببینن از راگبی سخت تره ؟
تا حالا از این توپ دولایه سفتا خورده تو رونشون حس کنن قطع شده پاشون ؟
تا حالا توپشون رو شوتیدن زیر ماشین گیر کنه بگه فیسسسس بعد همه بچه ها فحششون بدن ؟
تا حالا توپشون افتاده تو جوب آب ببره دو پا برن تو جوب بیارنش ؟
تا حالا توپشون افتاده خونه همسایه تک بیارن کی بره زنگ بزنه ؟
تا حالا توپ دو لایه پیدا کردن از خوشحالی تا خونه روپایی بزنن ؟
تا حالا شده تو راه بقالی واسه خرید توپ پلاستیکی قرمز و سفید پول رو گم کنن اونوقت همونجا بشینن گریه کنن ؟
میدونن تو گل کوچیک گل زیر طاق حکم تشرف به درگاه حق تعالی رو داشت ؟
میدونن یعنی چی ساعتها پشت تیردروازه بزرگترا وایسادن تا بازیشون بدن یعنی چی ؟
دریبل تو گل می دونن چیه ؟ سانتر از جناحین تو یه کوچه ۶ متری دیدن ؟
با دخترای کوچه فوتبال بازی کردن که همه جای تنشون جای چنگ باشه آخر بازی ؟
شوت یه ضرب میدونن چیه ؟ دور نزدیک می فهمن کنایه از کدام ضربه بوده ؟
یه تیکه تو گل می دونن کی جایگزین پنالتی میشه ؟
یه پا ثابت موقع پنالتی میدونن اشارت به کدام پا داره ؟
تا حالا ژست دو پا ثابت موقع پنالتی گرفتن ؟
میدونن داشتن تور دروازه برای گل کوچیک یه آپشن حساب میشد و مخصوص مایه دارا بود ؟
اوووه بخوام بنویسم یه کتاب میشه اندر احوالات گل کوچیک … آخه چی میفهمن اینا ؟!
 

søndag den 22. juli 2012

فقط با بکار گماردن افراد کوچک به کار های بزرگ می شد کشور را به اینجا رساند


اینجا کشور قحطی زده آفریقا نیست حتی جنگ هم هنوز شروع نشده و سیل و دیگر بلایای دیگر هم این کشور را تهدید نکرده است فقط نادانان در مکان های مهم به کار گرفته اند و چون اقتصاد ه مال خر بوده است و آب و برق و گازمجانی شده و معنویات آنها هم کاملا درست شده حالا در صف مرغ از سر و کول هم با لا می روند وبرای بدست آوردن امکانات اولیه زندگی باید هم دیگر را زیر پا بگذارند و فقط روزها را با ترس از فردا سر کنند
ایران کشوری که به نفت خود چوب حراج زده و در تهیه اولین مایحتاج روزانه عاجز است   
 فقط با بکار گماردن افراد کوچک به کار های بزرگ  می شد کشور را به اینجا رساند



lørdag den 21. juli 2012

گرونی کجا بود آبجی

مکارم شیرازی گفت:


 بیان اینکه قیمت برخی مواد به خصوص مواد غذایی روند صعودی پیدا کرده است، خطاب به مردم هم اظهار کرد: مردم هم نباید بر برخی امور اصرار داشته باشند. وی به صف طولانی خرید مرغ اشاره و ابراز کرد: می‌شود با اندکی قناعت از مصرف برخی مواد پرهیز کرد.
وی تصریح کرد: اگر برخی مواد مثل مرغ مصرف نشوند، هم هیچ اتفاقی نمی‌افتد؛ چون مواد گوشتی به گفته اطبا مواد مناسبی برای انسان نیست و میزان اندکی از آن برای طعم دادن به غذا لازم است. آیت‌الله مکارم شیرازی تاکید کرد: مردم با قناعت مشکلات را کم کنند و در مبارزه با گرانی به سهم خود سهیم شوند.

گرونی کجا بود آبجی

جای شکرش باقیه


شکر ایزد فن آوری داریم
صنعت ذره پروری داریم
از کرامات تیم ملی مان
افتخارات کشوری داریم
با " نود" حال می کنیم فقط
بس که ایراد داوری داریم
برف و باران نیامده به درک
ما که باران کوثری داریم !
گشت ارشاد اگر افاقه نکرد
صد و ده تا کلانتری داریم
خواهران از چه زود می رنجید
ما که قصد برادری داریم
ما برای ثبات اصل حجاب
خط تولید روسری داریم
چاقی اصلا اهمیت دارد
ما که ژل های لاغری داریم؟
ما در ایام سال هفده بار
آزمون سراسری داریم
این طرف روزنامه های زیاد
آن طرف دادگستری داریم
جای شعر درست و درمان هم
تا بخواهی دری وری داریم !
چند تا شعبه بانک و دانشگاه
بین مریخ و مشتری داریم
به حقوق بشر نیازی هست
ما که اصل برابری داریم ؟
حرف هامان طلاست سی سال است
قصد احداث زرگری داریم
اجنبی هیچکاک اگر دارد
ما جواد شمقدری داریم
خنده اصلا به ما نیامده است
بس که مداح و منبری داریم
تا بدانند با بهانه ی طنز
از همه قصد دلبری داریم
هم کمال تشکر از دولت
هم وزیر ترابری داریم !

سرزمین ایران را به چه کسانی وا می گذارند

در حالی برخی مسئولان وزارت جهادکشاورزی از درخواست اجاره زمین‌های کشاورزی ایران توسط دولت قطر ابراز بی‌اطلاعی می‌کنند که یک مقام مسئول در سفارت قطر اعلام کرد در حدود 8 ماه پیش این زمین‌ها از ایران اجاره شده است!


سرزمین ایران را به چه کسانی و می گذارند هیچ کس خبر ندارد سرزمین بی در و پیکر ما اگر کسی به مقامات بخور بخواب بالایی حرفی بزند به سه سوت دستگیر و راهی هزاران زندان می شود ولی هیچ کس اطلاع ندارد که زمینهای این کشور اهورایی را به کی واگذار کرده اند این پول بی زبان در اینجاهمه چیز را می خرد و چشم همه را می بندد




خبرگزاری مهر: در حالی برخی مسئولان وزارت جهادکشاورزی از درخواست اجاره زمین‌های کشاورزی ایران توسط دولت قطر ابراز بی‌اطلاعی می‌کنند که یک مقام مسئول در سفارت قطر اعلام کرد در حدود 8 ماه پیش این زمین‌ها از ایران اجاره شده است!

رئیس سازمان جهادکشاورزی استان تهران اخیرا در نامه ای به مدیریت جهادکشاورزی شهرستانهای تابعه، از آمادگی تجارقطری برای سرمایه گذاری در ایران از طریق اجاره بلندمدت زمین های زراعی در بخش کشاورزی خبر داده و تاکید کرده است: متقاضیان باید تا 15 مردادماه سال جاری برای اعلام درخواست مشارکت خود با قطری ها فرصت دارند.

همچنین از متقاضیان خواسته است که مشخصات مربوط به زمین های کشاورزی (زمین، ساختمان، تاسیسات زیربنایی، نحوه تولید، وضعیت آبی و..) را به مدیریت صدور پروانه های سازمان جهادکشاورزی استان تهران اعلام کنند. براین اساس، نسبت به اهمیت موضوع خبرنگار مهر پیگیریهایی انجام داد که در ادامه می خوانید.

براساس این گزارش، یک مقام مسئول در سفارت قطر درگفتگو با خبرنگارمهر، درخصوص اجاره زمین‌های کشاورزی ایران، اظهارداشت: این کار به سفارت ربطی ندارد و از طریق سایت www.aqarcity.com انجام می شود.


تصویرسایتی که اقدام به اجاره اراضی کشاورزی ایران می‌کند



وی در عین حال تصریح کرد: شما چرا خبرها را آنقدر دیر می خوانید، چون زمینهای مورد نیاز درحدود 7 تا 8 ماه پیش از ایران اجاره شده است!

این مقام مسئول همچنین درخصوص محل جغرافیایی زمین‌های اجاره شده، ضمن ابراز بی اطلاعی گفت: از محل دقیق این زمین‌ها خبر ندارم ولی فقط می دانم که از تهران با هواپیما به آنجا می‌روند.

به گزارش مهر، اظهارات این مقام در سفارت قطر درحالی است که هم اکنون مسئولان وزارت جهادکشاورزی از این موضوع ابراز بی اطلاعی می‌کنند و واگذاری بلندمدت زمین به کشورهای دیگر را مغایر قانون می دانند، البته آنها تصمیم گیری دراین رابطه را به بررسی چارچوب قوانین در وزارت اقتصاد محول می کنند.

fredag den 20. juli 2012

کی می‌توانیم بگوییم ایران گلستان شده

هر زمان که مردمان این سرزمین از فقر و بیماری و جهل رنج نبرند، می‌توانیم بگوییم ایران گلستان شده

در زمان محمد شاه قاجار حقوق و مزایای شاعران درباری و چاپلوس بسیار زیاد بود. یکی از شاعران چاپلوس آن دوره «قاآنی» بود که در تملق و چاپلوسی از دیگران جلو افتاده بود و از اینکه حتی زبون‌ترین افراد روزگار را شجاع‌ترین مردان به حساب آورد، باکی نداشت. پس از مرگ محمد شاه و آغاز سلطنت ناصرالدین شاه و صدارت امیرکبیر، قاآنی به مدح ناصرالدین شاه و امبیرکبیر پرداخت. وی روزی بهترین قصیده خود را در مدح امیر سرود و به امید گرفتن کیسه‌های زر به نزد او رفت.
امیرکبیر گفت: چه می‌خواهید؟
قاآنی قدمی جلو گذاشت و گفت: اجازه می‌خواهم قصیده‌ای را که در مدح شما سروده‌ام برایتان بخوانم.
امیر گفت: من در اثر فشار کارهای مملکتی فرصت بسیار کمی برای شنیدن اشعار دارم.
قاآنی گفت: امیر معظم خوب می‌دانند که گلستان ایران زمین اصولاً با گل‌های شعر شاعران جان گرفته است.
امیر گفت: هر زمان که مردمان این سرزمین از فقر و بیماری و جهل رنج نبرند و برای همه فرصت و مجال علم آموزی و تحصیل فراهم شود، می‌توانیم بگوییم ایران گلستان شده، به هر حال بفرمایید که امروز را به چه علت وقت ملاقات خواسته‌اید؟
قاآنی با لحنی همراه با چاپلوسی گفت: آمده‌ام تا قصیده‌ای را که در مدح شما سروده‌ام، برایتان بخوانم، قرار است حاج حسین خطاط این اشعار را با خط خوش بنویسد و بعد با چاپ سنگی چاپ شود. بعد شعری در وصف امیر خواند که در آن ضمن تعریف از امیر از میرزا آقاسی با عنوان شقی نام برده شده بود. هنوز چند بیتی نخوانده بود که امیر دستش را بالا برد و قاآنی سکوت کرد.
امیر گفت: شما بار‌ها در مدح میرزا آقاسی شعر سروده‌اید اما امروز او را ظالم و شقی می‌خوانید و چه بسا با من نیز همین معامله را بکنید. بعد از آن قاآنی را مرخص و مستمری او را نیز قطع کرد.
بعد امیر به اعتضاد السلطنه گفت: آیا قاآنی غیر از شاعری هنر دیگری دارد؟
اعتضادالسلطنه گفت: او قدری فرانسوی می‌داند.
سپس امیر کتابی را درباره کشاورزی به قاآنی سپرد که از زبان فرانسه به فارسی برگرداند و مزد آن را نیز دریافت کند.

برگرفته از:

داستان‌هایی از زندگانی امیر کبیر - محمود حکیمی

دیدگاهی درباره چاپلوسی و تملق در ایران امروز:

حالا فرض کنید شخصیتی مانند قاآنی و با هدفی مانند او در ایران امروز باشد؛ بگمانم که نانش در روغن خواهد بود! چرا؟ چون متاسفانه باید پذیرفت که در کشور ما بسیاری از رفتارهای نادرست عادی و معمولی شده‌اند و حتی به بخشی جدایی ناپذیر از سیستم و روش کار در خیلی از جاها تبدیل شده‌اند. مرتب دم از اخلاق، وجدان کاری، و بهره‌وردی زده می‌شود و نسخه‌پیچی‌های گوناگون از نوع «باید فلان کار را انجام دهیم و نباید بهمان را انجام بکنیم» ارائه می‌شود. اما همه این‌ها در حد حرف زدن است و پای عمل که برسد جای بایدها و نبایدها عوض می‌شود. چون عمری است که نبایدها و نادرست‌ها معیار و عادی شده‌اند و خوب می‌دانیم که ترک عادت سخت است. حالا صبح تا شب آموزش، سمینار، گردهمایی، میزگرد، برنامه‌های مختلف، مقالات متنوع، و ... در کار باشند، چقدر موثر هستند؟ اصل خود افراد هستند، یعنی تک تک افراد و هر کسی به نوبه خویش. همچنین آن دورانی که آموزش، تربیت، و پرورش ایشان بر عهده خانواده و نظام آموزش و پرورش بوده است. معجزه هم رخ نمی‌دهد. هر کسی خودش باید بخواهد. البته قانونمند بودن سیستم و پایبندی افراد به آن هم موثر است اما اول و آخر خود فرد تعیین کننده نهایی است.

نمی‌توان انکار کرد که در ایران امروز چاپلوسی و تملق به یکی از ابزارهای رایج برای به پیشبردن خواسته‌ها و به سرانجام رساندن کارها تبدیل شده است. چه می‌توان گفت؟ چاپلوسی و گفتن و شنیدن آن برای بعضی‌ها به مرحله‌ای رسیده است که بدون آن نه می‌توانند کاری انجام دهند و نه برای دیگران کاری انجام می‌دهند! به عبارت ساده‌تر این رفتار ناپسند برایشان به بخشی از روند و روال کار تبدیل شده است. با آن زندگی می‌کنند و تصور دنیایی بدون آن برایشان غیرممکن است. این چیزها را همه ما بارها دیده‌ایم و نمی‌توان آن را انکار کرد. تلخ است، اما باید واقعیت‌ها را بپذیریم تا بتوانیم چاره‌ای برای حل مشکلات بیندیشیم.

شاید هم بشود گفت که در این دوره و زمانه چاره‌ای نیست و باید مانند قاآنی بود و رفتار کرد. شاید هم داشتن اصول درست و پایبندی به آن مانند امیرکبیر در این دوره سخت است و به مذاق خیلی‌ها خوش نمی‌آید. شاید هم هزار و یک چیز دیگر


torsdag den 19. juli 2012

کنسرت باران با بشکن کاری فوق العاده زیبا و چند طنز برای لبخند شما

فقط براي خنده و بس....ه

یارو نه درس خونده؛ نه شغلی داره؛ نه ماشینی...
خلاصه هیچی نداره؛ ازش می پرسی ازدواج کردی؟ با اعتماد به نفس میگه هنوز دم به تله
ندادم! لامصب تو خودت تله ای


- امروز سوار یه تاکسی شدم کولرش روشن بود، می
خواستم سرمو بچسبونم به شیشه و از خوشی گریه کنم!
- یه رفیق داریم اسطوره مشکلاته، بدشانس، بدهکار،
تنها، مشروط...! یعنی دیگه مشکلی نمونده که این تجربه نکرده باشه. زنگ زدم بهش،
میدونید آهنگ پیشوازش چی بود؟؟ همه چی آرومه... من چقد خوشحالم...!
- روش های رفتن به خارج: 1- اتوبوس 2- قطار 3- هواپیما 4- فتوشاپ

- از خر خر تر، مرغ ماهی خاره، چون همش ماهی می خوره! یعنی هیچ وقت از ماهی زده
نشده؟ مثلا هوس قرمه سبزی نمی کنه؟!

- کسی رو برای زندگیت انتخاب کن، که اگه آب گرمکن هم تو صورتش ترکید؛ بهونه های
دیگه ای هم برای ادامه زندگی باهاش داشته باشی!

- من اگه مراد هم می شدم، زندگی بر وفق خرم بود نه خودم...

- در سه حالت میتونی برای «دیگران» مهم باشی:
1. خوشگل باشی 2. پولدار یا مشهور باشی 3. بمیری

- نیازمندی ها، فوری! به یک دلیل خوب برای زندگی کردن نیازمندیم!

- زندگی جان عزیزم! اگه مایلی یه چند قدمی باهام راه بیا.

- نقش شاگرد مغازه در فیلم های ایرانی:
هی پسر بپر برو سر کوچه دو کیلو
شیرینی بخر بیار
چشم اوستاااا . . .

- یکی از فامیلامون (دختر) یک سال مالزی بود، بعد دو سال رفت کانادا.
تنهام زندگی میکنه.
واسه تعطیلات برگشته ایران، خواست بره کیش با دوستش، باباش اجازه نداد! گفته نمی
ذارم تنها بری مسافرت!!! همچین فامیلایی داریم ما!
- یک ضرب المثل کره ای هست که میگه: چینی اگر عقل داشت، ژاپنی میشد!

- یکی از فانتزیام اینه که وقتی یک ثانیه مونده مایکروویو زمانش تموم شه، خاموشش
کنم! اصلا احساس خنثی کردن بمب تو ثانیه آخر بهم دست میده!
- فقط یه پسر ایرانی می تونه وقتی از سر جلسه امتحان میاد بیرون با نیشی باز و
خیلی خوشحال بگه افتضاح دادم! یعنی سرخوش تا این حد!!!

- این بچه های جدید چی میفهمن از زندگی؟ چی حالیشونه؟ وقتی یه دست گل کوچیک تو
خیابون نزدن! نه واقعا؟

- یادش بخیر یه زمانی دفترامون خط کشی نداشت با خودکار قرمز دو طرفش خط می
کشیدیم. همیشه هم این خط کش لامصب کج می شد گند میزد توش.

- لذتی که در 10 شدن امتحان با تقلب هست، در 20 شدنش بدون تقلب نیست.

- جون مادرتون اگه ماشین صفر می خرین رو شیشه بنوسید «ماشین صفره» ولی پلاستیک
های رو صندلیشو بکنید!

- انقدر بدم میاد از این سایتایی که تا میخوای ازشون یه چیز دانلود کنی، میگه
اول باید عضو سایت بشین...!

- در زندگی هر انسانی چیزهایی هست که به خودش هم مربوط نیست، چه رسد به شما دوست
عزیز.

- واقعا واسه آیفون (دربازکن) توی ایران فرهنگ سازی نشد. می پرسی کیه؟ میگه
بازکن، خوب برادر من دارم سوال ازت می پرسم قشنگ گوش کن و پاسخ مناسب بده!

- اون روزی که مادر پدرا بفهمن دیگه لازم نیست وقتی با خارج حرف میزنن پای تلفن
داد بزنن، اون روز روز عید جوانه های بهاریه.

- اونقدری که واسه تو مایه گذاشتم، اگه به دسته بیل آب می دادم تا حالا میوه
داده بود.

- گاهی باید دست از سرش برداری... و به جاش از پات، برای شوت کردنش استفاده کنی.

- الان نزدیک به یک ساعته که ایرانسل بهم اس نمیده، دلم شور میزنه.

- از صبح تا حالا یه کله دارم درس می خونم یه لحظه خواستم گوشیمو نگاه کنم ببینم
ساعت چنده... یه دفه زرتی مامانم اومد تو اتاق و یه بشقاب پر میوه و تنقلات آورده
بود، تا منو دید گفت: «منو باش فکر می کردم بچم داره درس میخونه برم به تغذیش
برسم، خاک تو سرت» در رو محکم بست و رفت بیرون! اینم از شانس ماست!

- به یارو میگم 12 تا نون بده، ماشین حساب درآورده...

- قدیما می گفتن: ما از صفر شروع کردیم تا به اینجا رسیدیم! آخه
این صفر لامصب کجاست که ما هرچی جون میکنیم بهش نمی رسیم؟

- به نظر من دانشگاه باید این روزایی رو که نمیری سر کلاس از شهریه کم کنه ها.
این پولا خوردن نداره آخه!

- یه روز غضنفر سوار هواپیما میشه یهو هواپیما سقوط می کنه... (البته این قرار
بود جوک باشه اما حادثه خبر نمی کنه!)

- دیدین بعضی ها وقتی میشینن روی صندلی چرمی بعد صدا میده یه بار دیگه صداشو
درمیارن تا بگن صدای صندلی بود؟!

- یکی از دو راهی های زندگی وقتی است که نمی دانید در شیشه ای مقابل تان را باید
بکشید یا فشار دهید.

- بدبختا همین روزاست گداها سر چهار راه با دستگاه کارتخوان بیان سراغمون!

- تا حالا دقت کردین همه شب ها عین جغد بیداریم ولی شب امتحان ساعت 8 رو کتاب
خوابمون می بره؟

- من اگه بخوام ساعت 7 از خواب بیدار بشم، آلارم گوشیمو این طوری تنظیم می کنم:
6:30 / 6:40 / 6:50 / 7

- زنه هم بچه بغلشه هم کیفش هم ساکه بچه ها، اون وقت شوهرش عینه دسته جارو کنارش
راه میره!

- اینقدر که ما تو این چند سال از تغییر قیمت کالاها تعجب کردیم؛ فکر نکنم اصحاب
کهف بعد اون همه سال که از خواب بیدار شدن و رفتن تو بازار از تغییر قیمت کالاها
تعجب کرده باشن
مرد کشاورزی یک زن نق نقو داشت که از صبح تا نصف شب در مورد چیزی شکایت میکرد. تنها زمان آسایش مرد زمانی بود که با قاطر پیرش در مزرعه شخم میزد.
یک روز، وقتی که همسرش برایش ناهار آورد، کشاورز قاطر پیر را به زیر سایه ای راند و شروع به خوردن ناهار خود کرد. بلافاصله همسر نق نقو مثل همیشه شکایت را آغاز کرد. ناگهان قاطر پیر با هر دو پای عقبی لگدی به پشت سر زن زد که در دم کشته شد.

در مراسم تشییع جنازه چند روز بعد، کشیش متوجه چیز عجیبی شد. هر وقت یک زن عزادار برای تسلیت گویی به مرد کشاورز نزدیک میشد، مرد گوش میداد و بنشانه تصدیق سر خود را بالا و پایین میکرد، اما هنگامی که یک مرد عزادار به او نزدیک میشد، او بعد از یک دقیقه گوش کردن سر خود را بنشانه مخالفت تکان میداد.

پس از مراسم تدفین، کشیش از کشاورز قضیه را پرسید.
کشاورز گفت:
خوب، این زنان می آمدند چیز خوبی در مورد همسر من میگفتند، که چقدر خوب بود، یا چه قدر خوشگل یا خوش لباس بود، بنابراین من هم تصدیق میکردم.

کشیش پرسید، پس مردها چه میگفتند؟
کشاورز گفت:
آنها می خواستند بدانند که آیا قاطر را حاضرم بفروشم یا نه


حمله شدید رییس جمهور یمن به ایران




ربه منصور هادی معاون پیشین علی عبدالله صالح و رییس جمهوری موقت دولت انتقالی یمن ، روز گذشته در یک سخنرانی تلویزیونی حملات تندی علیه ایران مطرح کرد.

منصور هادی با متهم کردن ایران به فعالیت های جاسوسی در یمن تهدید کرد که در صورت ادامه این رفتار دولت ایران قطعا هزینه آن را خواهد پرداخت.

رییس جمهوری مین مدعی شد : " ما آنها ( ایران) را در دنیا رسوا خواهیم کرد.

اظهارات منصور هادی در پی ادعای مقام های امنیتی این کشور مطرح می شود که خبر از دستگیری یک ایرانی به اتهام جاسوسی و ورود با گذرنامه جعلی به یمن داده اند.

منصور هادی با تهدید به اینکه اطلاعات خود را از فعالیت های جاسوسی ایران در یمن منتشر می کند ، مدعی شد :" من قدم های ضروری در این باره را برخواهم داشت و اگر شما ( ایران) به این رفتار خودتان ادامه دهید هزینه سنگینی را خواهید پرداخت.

وی افزود : " مهم نیست که آنها( ایران) چقدر پول در اینجا خرج کرده و چقدر تلاش دارند با احساسات مردم یمن بازی کنند ، آنها قطعا شکست خواهند خورد.

onsdag den 18. juli 2012

شیر مردان و شیر زنان ایران در بند

مرگ خاموش، حربه ای برای از میان بردن زندانیان سیاسی و عقیدتی

شیر مردان و شیر زنان ایران در بند و چه بر ساحل امن مردم لم داده اند دل خوش از آنکه فرزند آنان هنوز دستگیر نشده است

این تلنگری است به همه آنانی که فکر می کنند از دیگران کمی برتر ند در حالی که این گرداب همه را خواهد بلعید مگر آنکه فکر اساسی کرد .
لیست زندانیان بی شمار سیاسی در بند ایران سر به فلک زده است و هروز این گرگان از گله در حال چرا قربانیان بیشتری می گیرد ایران کنام شیران است به خود آییم قبل از آنکه نه از ایران نا می بماند و نه از ایرانی برای دیدن لیست زندانیان سیاسی به سایت مراجعه کنید 
http://www.freemyfamilycampaign.com/persian/images/stories/Prisoners-01-14-2011.xls


کله پاچه با قیمت لوکس

کله پاچه با قیمت لوکس ان بدرد بالا شهری ها می خورد مگر آنکه مردم عادی با پول یارانه اهدایی رئیس جمهور تازه اگر ان را بپردازند بتوانند دو دست کله پاچه بخرند و برای نان سنگک و چای ان دوباره باید صبر کنند تا بعد


اینجا تهران، پایتخت ایران زمین؛ کلان‌شهری که کله‌پاچه خوردن هم به یکی از تفریحات مردم تبدیل شده است؛ اتفاقی که گردش مالی سالانه این صنف را به بیش از ۱۲۶ میلیارد تومان رسانده است.
فروش روزانه ۱۳هزار کله‌پاچه در تهران با احتساب ۲۶ هزارو ۵۰۰ تومان قیمت مصوب اتحادیه، دخلی بالغ بر ۳۴۵ میلیون تومان در روز و بیش از ۱۰ میلیارد تومان در ماه برای فعالان این صنف رقم می‌زند.
شاید برای فعالان این صنف هم کمی دور از ذهن بود که با بالاگرفتن تب فست‌فود و رستوران‌های خارجی در تهران امکان روشن نگه‌داشتن چراغ کله‌پزی‌ها وجود داشته باشد. به هر حال باوجود افزایش هرروزه فست‌فود‌ها و رستوران‌های زنجیره‌ای صنف طباخان نیز همچنان مورد استقبال مردم قرار دارد و به طور کلی بازار کله‌پاچه گوسفند همچنان داغ است؛ اتفاقی که توجه بسیاری از سرمایه‌گذاران را به خود جلب کرده است و این روز‌ها شاهد به روز شدن این واحدهای صنفی نیز هستیم.
توجه سرمایه‌گذاران اما بیراه نیست و محاسبه گردش مالی کار طباخان تهرانی نشان‌دهنده سودآوری این صنف است و قطعا سرمایه‌گذاران با تدبیر خاصی اقدام به سرمایه‌گذاری برای حضور در این صنف خواهند کرد.
کله‌پاچه نیز این روز‌ها برای بسیاری از مردم به کالایی لوکس و بالانشین تبدیل شده و قیمت ۲۷ هزار تومانی آن امکان حضور چندماه یک‌بار آن در سبد غذایی مردم را از بین برده است. این اما به آن معنا نیست که کسب و کار کله‌پزی‌ها رونق ندارد. شما نیز اگر در طول روز کمی با دقت به طباخی‌ها نگاه کنید استقبال مردم از این غذای سنتی را مشاهده خواهید کرد؛ استقبالی که قبل از طلوع آفتاب و بعد از غروب آن نمود بیشتری
در گذشته کله‌پاچه غذای مردم پایین شهر و فقیر بود اما امروز غذای مردم متمول محسوب می‌شود، برای همین استقبال مردم شمال شهر از این غذا بیشتر شده است.
اضافه‌شدن یکی از غذاهای قشر متوسط و رو به پایین جامعه به فهرست بلند بالای قشر مرفه اتفاقی است که در بسیاری از حوزه‌ها و کالا‌ها به چشم می‌خورد و دیگر جایی برای تعجب از این نکته که امروزه، کله‌پاچه جزو غذاهای لوکس و شیک به حساب می‌آید، باقی نمانده است

mandag den 16. juli 2012

سر کلاس عربی‌ در یکی‌ از مدارس ایران

مثل این مرغ عزیز چون نگیریدش تخم او مالش کنید

با خواندن این شعر یاد ان رئیس جمهور غیر منتخب مردم افتادم که گفت : این هشت سال ما تمام گذشت پول نفت اگر نیامد بر سفره شما در پیش چشمتان اگر مرغ از سر سفره شما پرید نان هم عکس ان را باید خرید پس ما که رفتیم پس شما هم رای خود از دیگری خواهش کنید مثل این مرغ عزیز چون نگیریدش تخم او مالش کنید
مهربانان



اندر احوالات مرغ نازنین
دوشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۱ - ۱۵:۵۵
8-300.jpg
مرغ، آهنگ جدايي ساز كرد
ناگهان از سفره ام پرواز كرد
از فراقش قلب بشقابم شكست
قاشق و چنگال من در غم نشست
ديد او فيش حقوقم را مگر؟
كاين چنين از پيش من بگرفت پر
مرغكم رفتي تو از پيشم چرا
كردي از پيش خودت كيشم چرا
من به تو خيلي ارادت داشتم
حشر و نشري با كبابت داشتم
خاطراتت مانده در كنج اجاق
سوخت قلب ديگ تفلون از فراق
ران و بال و سينه ات يادش بخير
قلب چون آيينه ات يادش بخير
با سس قرمز چه زيبا مي شدي
خوب و دلچسب و دلارا مي شدي
اي فداي ژامبون رنگين تو
سوپ هاي داغ و آن ته چين تو
ناز كم كن پيش ماها هم بيا
لطف كن ،يك شام، اينجا هم بيا
دستمان از گوشت دور است اي نگار
پس تو ديگر اشكمان را در نيار
زندگي بي تو جهنم مي شود
سكته ،اسبابش فراهم مي شود
اي فداي قُد قُدايت باز گرد
اين دل و جانم فدايت باز گرد
بي تو باور كن كه مردن بهتر است
از جهان تشريف بردن بهتر است
از خر شيطان بيا پايين عزيز
عشوه كم كن ،زهر در جامم مريز
تازگي از ديگران دل مي بري
هركه بامش بيش ،با او مي پري
در نبودِ هيكل زيباي تو
دلخوشم با سنگدان و پاي تو
پس چه شد آن بال هاي خوشگلت
لك زده است اين دل براي شنسلت
ذهن يخچالم پُر است از ياد تو
بازگرد اي خوشگل تو دلبرو
تخم خود را لا اقل از ما نگير
تا كه با خاگينه اش گرديم سير

نقل از «نگاه شما


آقایون زودتر از خانم ها میمیرند؟،

این سوالی است که برای قرن های متمادی بی پـاسـخ مـانـده اسـت… اما حالا ما می خواهیم پاسخ آنرا به شما بدهیم:
-اگر خانمتان را بر بالای یک سکو بگذارید و از او در مقابل موش ها محافظت کنید…شما یک مرد هستید.
-اگر در خانه بمانید و کارهای خانه را انجام بدهید…شما یک مرد لوس و مامانی هستید
-اگر به شدت کار کنید…برای او اهمیت قائل نیستید که برایش وقت صرف نمی کنید
-اگر به اندازه کافی کار نکنید…مفت خوری هستید که به درد هیچ چیز نمی خورید
-اگر او یک کار ملال آور با حقوق پایین داشته باشد…شما قصد بهره کشی اقتصادی از او را دارید
-اگر شما یک کار ملال آور با حقوق پایین داشته باشید…بهتر است تنبلی را کنار بگذارید و کار مناسب تری پیدا کنید
-اگر شما شغل بهتری گرفتید…پارتی بازی شده
-اگر او شغل بهتری بگیرد…به خاطر توانایی های بالایش بوده
-اگر به او بگویید که چقدر زیباست…این نشان دهنده خواست های جنسی شماست
-اگر سکوت کنید و چیزی نگویید…این بی اهمیتی شما را نسبت به او می رساند
-اگر گریه کنید…آدم بی عرضه ای هستید
-اگر گریه نکنید…بی احساس و بی عاطفه هستید
-اگر بدون مشورت با او تصمیم بگیرید…شما یک متعصب خودخواه هستید
-اگر او بدون مشورت با شما تصمیم بگیرد…یک خانم لیبرال و آزادمنش است
-اگر از او خواهش کنید که به خاطر شما کاری را که دوست ندارد انجام دهد…این امر سلطه جویی و دیکتاتور بودن شما را می رساند
-اگر او از شما یک چنین درخواستی داشته باشد…انجام آن لطف و مرحمت شما را می رساند
-اگر از هیکل و اندام زیبایشان تعریف کنید…منحرف هستید
-اگر تعریف نکنید…شما را هم جنس باز تلقی می کنند
-اگر از آنها بخواهید که موهای پایشان را تمیز کنند و هیکل خود را روی فرم نگه دارند… شما یک مرد شهوتران هستید
-اگر نخواهید…شما اصلا رمانتیک نیستید
-اگر به خودتان برسید…خودبین و از خودراضی هستید
-اگر این کار را انجام ندهید…یک فرد ژولیده و نا مرتب هستید
-اگر برای او گل بخرید… این کار را برای دستیابی به چیزهای دیگر انجام داده اید
-اگر نخرید…احساسات او را درک نمی کنید
-اگر به پیشرفت های خود افتخار کنید…انسان جاه طلبی هستید
-اگر این کار را نکنید…اصلا بلندپرواز نیستید
-اگر او سر درد داشته باشد…خسته است
-اگر شما سر درد داشته باشید…می خواهید به او بفهمانید که دیگر دوستش ندارید
-اگر او را زیاد بخواهید…شهوتران هستید
-اگر نخواهید…پس حتما پای یک خانم دیگر در میان است
در نهایت…مردها زودتر می میرند چون خودشان اینطور می خواهند

søndag den 15. juli 2012

انسداد تنگه هرمز این تنگه تا زمان لغو تمامی تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران بسته خواهد ماند


بستن تنگه هرمز حرفش هم برای ایران خطر ناک است اما فهم ان گویا برای این افراد مشکل است









نماینده مردم در خانه ملت گفت: بر اساس طرح انسداد تنگه هرمز این تنگه تا زمان لغو تمامی تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران بسته خواهد ماند و پس از آن تنگه با رعایت 14 شرط باز خواهد شد.

جواد کریمی قدوسی گفت: طرح انسداد تنگه هرمز تاکنون به امضای 150 نفر از نمایندگان رسیده و قرار است که این طرح پس از امضای 250 نفر از نمایندگان به هیئت رئیسه مجلس تقدیم شود.

وی با اشاره به روند جمع آوری امضاء در این باره گفت: اکثریت امضاء‌کنندگان این طرح به هنگام امضا عنوان می‌کردند که آمادگی دارند تا همانند یک سرباز در زمان اجرای طرح به وظیفه خود عمل کنند.

وی با بیان اینکه جهان غرب سرنوشت آینده خود را وابسته به صدور نفت از تنگه هرمز می‌داند افزود: طبق گفته رئیس ستاد کل نیروهای مسلح یکی از طرح‌های روی میز کار این ستاد طرح بستن تنگه هرمز است، نیروهای مسلح ما اعم از ارتش و سپاه رزمایش‌های موفقی را در حوزه دریایی در تنگه هرمز داشته‌اند.

نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: انسداد تنگه هرمز تا زمان لغو تمامی تحریم‌های اعمال شده علیه ایران ادامه داشته و پس از لغو تمامی تحریم‌ها دولت می‌تواند با رعایت 14 شرط تنگه را برای عبور و مرور کشتی‌ها باز کند که اخذ 3 درصد از بهای نفت صادر شده از تنگه هرمز از کشورهای واردکننده نفت منطقه خلیج فارس (کشورهای اروپایی و آمریکا) و واریز آن به حساب خزانه‌داری بانک مرکزی از جمله این شرایط است

دیگر کار به جایی رسیده که عراقی ها هم پول ایران را با کراهت قبول میکنند

جای ان است که خون موج زند در دل لعل زین تغابن که خزف می شکند بازارش

پول ایران که قبلا عراقی ها با عنوان یک خمینی و دو خمینی حسرتش را می خوردند و آن را با اعتباری بیش از پول خودشان با رضایت کامل می پذیرفتند، آنچنان در اقتصاد عراق بی ارزش شده است که فروشندگان عراقی در ازای فروش خدمات یا محصولات با کراهت و به سختی پول ایرانی دریافت می کنند و غالبا بگونه ای پول ایرانی را ارزشگذاری می کنند که مسافرین ایرانی به ارایه دینار عراقی و یا دلار تمایل پیدا کنند.

در حال حاضر در صرافی های عراق هر دلار امریکا 1224 دینار به فروش می رسد و از طرفی هر دلار 1950 تومان قیمت گذاری می شود. بدین ترتیب هر دینار عراقی 1.6 برابر ریال ایرانی در صرافی های عراق تبدیل می شود.

اما در بازار و بین کسبه عراق به ازای هر یکهزار تومان ایران، پانصد دینار عراقی پرداخت می شود. در حالی که در گذشته ای نه چندان دور، هر 1000 تومان معادل 1500 دینار عراقی بوده است. و این به معنای اینست که ارزش پول ما در برابر دینار عراقی طی یک سال اخیر به یک سوم کاهش یافته است.
در حالی که مسئولین اقتصادی از رشد شاخصهای بین المللی اقتصاد کشور در سال های اخیر دم می زنند و مدعی رتبه هفدهم اقتصاد ایران در جهان می شوند، شواهد نشان دهنده وضعیت نامناسب رشد اقتصاد ملی، حتی در مقایسه با اقتصاد کشورهای همسایه نظیر عراق است؛ وضعیتی که برای زائرین عتبات عالیات به عینه ملموس و در مقایسه با گذشته شوک آور است

آفتاب

fredag den 13. juli 2012

اصلا این مردم زبان ندارد خودشان حرف بزنند








مَردم به موجودی گفته میشه که از بدو تولد همراهیت میکنه و تا روز مرگت مجبوری که برای اون زندگی کنی.
برای مَردم خیلی مهمه که تو …
چی میپوشی؟
کجا میری؟
چند سالته؟
بابات چیکارس؟
ناهار چی خوردی؟
چند روز یه بار حموم میری؟
چرا حالت خوب نیست؟
چرا میخندی؟
چرا ساکتی؟
چرا نیستی؟
چرا اومدی؟
چرا اینطوری نوشتی؟ عاشق شدی؟
چرا اونطوری نوشتی؟ فارغ شدی؟
چرا لاغر شدی؟ شکست عاطفی خوردی؟
چرا چاق شدی؟ زندگی بهت ساخته؟
و چراهای بسیاری که تا جوابش رو بدست نیاره دست از سرت ور نمیداره.
مَردم ذاتا قاضی به دنیا میاد.
بدون ِ اینکه خودت خبر داشته باشی، جلسه دادگاه برات تشکیل میده،
روت قضاوت میکنه،
حکم برات صادر میکنه و در نهایت محکوم میشی.
مَردم قابلیت اینو داره که همه جا باشه، هرجا بری میتونی ببینیش، حتی تو خواب.
اما مَردم همیشه از یه چیزی میترسه،
از اینکه تو بهش بی توجهی کنی، محلش نذاری، حرفاش رو نشنوی و کاراش رو نبینی.
پس دستت رو بذار رو گوشت، چشمات رو ببند و بی توجه بهش از کنارش عبور کن و مشغول کار خودت شو

البته همین مردم
بدون اینکه بدونند به رییس جمهور قلابی رای دادند
کسی را که به او رای داده بودند با سنگ زدند و حبس خانگی کردند
به سفارت انگلیس آمریکا ... حمله کردند
هزاران جوان مملکت را به اوین کهریزک ... و صدها زندان دیگر فرستادند
به صورت خود جوش صدها هزار مردم سرا سر ایران را که به دنبال رای خود بودند کتک زدند شکنجه کردند از بالای پشت بام به گلوله بستند
پول نفت را این مردم برای رضای خدا چمدان چمدان به آقایان و آقازاده ها دادند تا از سر سفره شان ببرند خارج کیف کنند
اصلا این مردم زبان ندارد خودشان حرف بزنند حرفشان از دهان آدم های بخصوصی بیرون میاید
این مردم چون کمی شبیه به گوسفند هستند باید چوپان های چموشی بالای سرشان باشد
این مقوله مردم خودش یک فرهنگ لغت مخصوص دارد که آقایان ان را بلدند و تا وقتی که میشود دوشیدشان باید ودوشید و روزی که جلوی این سواری دادن را گرفتند فوری اینها میشوند از همین مردم

torsdag den 12. juli 2012

مردی که برای سکس به همسرش نزدیک می شود مجاهد خداست بلند


برای
رفع هرگونه شائبه باید گفت که ایشان لغت عربی شمشیر و فرو کردن در راه خدا را استفاده فرمودند و این فقط برای رفع هرگونه شائبه اینجا ترجمه شد
من در مورد این یکی هیچی نمیگم فقط معلوم شد چرا کنترل جمعیت در کشور های اسلامی غیر ممکن است
ایشان البته منظورشان همسرانش بوده چون مردان بدون صیغه بدون دماغ به بهشت می روند و این جایز نیست بهتر است بیشتر از این در مورد مسائل خیلی پیچیده که سالها هزاران مرد متفکر را مشغول کرده است صحبت نکنیم 

لیست امکانات تفریحی مردم تهران پایتخت کشور ۷۰ میلیونی



لیست امکانات تفریحی  مردم تهران پایتخت کشور ۷۰ میلیونی

۱- دیسکو ( نداریم)
۲- کازینو ( نداریم)
۳- بار( خاک بر دهانمون)
۴- شهربازی ارم با ۶ وسیله بازی (۲تاش خرابه)
۵- سینما (فقط قلاده های طلا و اخراجی های ۳۷)
۶- تعداد زیادی پارک شهری با پوشش گیاهی حداقلی و حضور سبز نیروی عزیز انتظامی که حال و هوای خاصی را به فضا منتقل می کنند.
۷- بولینگ ۲عدد در کل کشور (عبدو و سرزمین عجایب) فقط مخصوص آقایان
۸- کنسرت به قیمت پول خون انسان(که بر اساس ایین نامه ارشاد خواننده فقط حق دارد یک آهنگ عاشقانه بخونه،یکی دوتا خوند تا الان کسی ازش خبر نداره!
۹- دهکده آبی پارس (به قیمت پول خون آدمی)
۱۰- پارک آبی آزادگان با روزانه ۱۷ کشته و زخمی
۱۱ – تله کابین و اسکی (که فقط در کل استان تهران ۱۲ نفر استطاعت مالی استفاده از آنها را دارند.)
۱۲-و آخرین و مهمترین تفریح،دیدن خانه و ماشین افراد ثروتمند (همون ۱۲ نفری که میرن اسکی) و فحش دادن به آنها ..


کوهها ممنوع
پارکها بی امنیت برای بانوان و کودکان بدلیل تردد دیپلمات های خارجی و خطر تجاوز ممنوع 
شرکت در مجالس عروسی در باغ و تالار به علت نبود امنیت و خطر تجاوز ممنوع
رفتن به کنسرت و فرهنگ سرا مخصوصا برج میلاد برای بانوان اکیدا ممنوع
......
البته خرید و فروش مواد مخدر آزاد
صیغه در مکان های امن آزاد
استفاده از هرنوع مشروبات و مواد مخدر که از افراد مطمن و مرتبط با بسیج و.. باشد آزاد
و هزاران خلاف آزاد دیگر
خلاصه کلام در اینجا : سنگ را بسته و سگ را آزاد کرده اند

onsdag den 11. juli 2012

موسیقی روحوضی تایخچه و کلیپ های زیبا در دوره های مختلف


.
انتخاب این آهنگ ها از میان آهنگ هایی بوده است که ما اکثر آنها را به عنوان آهنگ های روحوضی میشناسیم
دارای شکلی برآمده از درون کوچه و بازار است که به آن موسیقی کوچه بازاری هم گفته می شود. گر چه امروزه به هر موسیقی سطحی و فاقد ارزش لقب کوچه بازاری و روحوضی‌ داده می شود، اما برخلاف نظر عموم، موسیقی روحوضی ارزش های خاص خود را دارد و بدیهی است که بهره مند از ارزش فنی نمی تواند باشد. در عین حال این شکل موسیقی چون برگرفته از نهاد مردم و از دل کوچه و بازار است، از لحاظ فرهنگی -البته در تعریف مربوط به آن- ارزشمند است. موسیقی روحوضی از آن جهت چنین نام گرفته است که در گذشته، به خاطر آنکه همه تماشاگران یک نمایش، از اتفاق های برنامه به خوبی آگاه باشند و برای تسلط خودشان، با گذاشتن تخته ای بر روی حوض محل اجرا، کارشان را انجام می دادند.
موسیقی كوچه بازاری هم بدان جهت به این نام معروف گردید كه از درون خانه ها و بیرون از خانه ها به وجود آمد. بحث تاریخی آن به مجال دیگری نیاز دارد. آن چه دوره گردان و مطربان در كوچه و بازار می خواندند، از عمق دل و سوز درونشان برگرفته بود. در نمایش های روحوضی، موسیقی جزو لاینفک آن به حساب می آمد که بعدها، جدا از نمایش شکل جدی تری به خود گرفت و خوانندگانی به این روش خواندن روی آوردند.
شاید ماها چنین خوانندگان و روش آنان را بی ارزش بدانیم. اما باید یادمان باشد که در موسیقی دستگاهی خودمان هم لزومن هر اثری که ارایه می شود، از لحاظ فنی و هنری ارزشمند نیستند. بنابراین در هر نوع هنر و در اینجا موسیقی، شکل خوب و بد داریم که کاری به تعریف های آن نداریم که فرصت زیاد و دقت کافی می طلبد. پس با این وجود، حتا موسیقی روحوضی را هم که خود به طور کلی موسیقی سطحی به حساب می آید، به دو دسته با پشتوانه فرهنگی و بدون این پشتوانه می توان تقسیم بندی کرد.
آن نمونه ای که برگرفته از نهاد مردم و فرهنگ باستانی و اجتماعی ایرانیان است، به نوع دارای پشتوانه فرهنگی مربوط می توان دانست و آن بخشی كه بدون توجه به فرهنگ مردم و به طور صرف برای ساخت یك آهنگ رقص آور و فقط ملهم از موسیقی خاصی است كه آنرا روحوضی و كوچه بازاری می دانیم، از نوع دوم می توان دانست. نوعی كه به هیچ وجه با دل و فرهنگ مردم و سوز درونی آنان ارتباطی ندارد. از سوی دیگر موسیقی روحوضی تنها و تنها زمانی شكل واقعی به خود می گیرد که عنصر فرهنگ عامه در آن به طور واضح مشخص باشد.
از نمونه های بارز هنرمندان شناخته شده ای که در این عرصه به فعالیت پرداختند، از کسانی چون زنده یاد سوسن، زنده یاد داود مقامی و زنده یاد آغاسی می توان نام برد. حتا در مواقعی دلکش هم نمونه فعالیت هایی در این زمینه داشته است. برای یک منتقد یا علاقه مند به انتقاد، واجب است که همه نوع شکل موسیقی را گوش دهد! روش خواندن دو نفر آخر، به طور کامل دخالت عناصر فرهنگی و اجتماعی کوچه و بازار را نشان می دهد. گرچه دیدگاه ها در این باره می تواند متفاوت باشد. در واقع این نوع موسیقی را نوع دیگری از موسیقی پاپ می توان دانست.
به طور قطع آن چه که از میان مردم به وجود آمده باشد، بسیار دلنشین تر و جذاب تر است تا چیزی كه نه تنها مربوط به فرهنگ ما نیست، بلكه فاقد هرگونه ارزش زیبایی شناختی است. برخلاف این نوع دوم، موسیقی كوچه و بازار پر از مفاهیم شادی آفرین و آهنگ های هیجان انگیز است. هیجانی كه به نظر می رسد غیر واقعی و كاذب نباشد. نفس و لذت ها و هیجان های آنی در آن نقشی ندارد. اصل شور و شوق در آن نهفته است و به خوبی هم آن را بروز می دهد و بر مخاطب اثربخش است. پس بر ماست كه نگرشمان را نسبت به این فرم موسیقی با این ویژگی ها تغییر دهیم و تازه، برای آن و هنرمندان این عرصه هم احترام قایل شویم.
در روزگاری كه موسیقی بی پیشینه و بی محتوای به اصطلاح پاپ امروزی با آن تنین گوش خراش و دل زن، پسند سلیقه عامه شده و خواسته ها و سلیقه های شنوندگان را بسیار سطحی و راحت پسند كرده است باز هم اگر با دید انصاف بنگریم این نوع موسیقی بسیار بسیار پربارتر از آنچه امروز می شنویم خواهد بود.
هرچند از نظر فرم و پیكربندی كمی سطحی و به دور از پیچیدگی های یك اثر موسیقی به نظر می رسد و گاه تا اندازه ای به سبك های عربی تركی و آشوری می گراید.( البته در خواننگان مختلف متغیر است) لیك باز هم در زمره سبكی از موسیقی ایرانی است.

درسهائی از تاریخ زرفشان مان را مرور کنیم :

 
درس اول: ما يک کشور بزرگ بوديم، روسيه ارتش قوي داشت، دولت ايران ببو بود. در جنگ هاي ايران و روس بخش وسيعي از ايران سابق تبديل شد به روسيه فعلي. به همين دليل ما سه شعار مهم را سي سال مي دهيم:

مرگ بر آمريکا، مرگ بر انگليس، مرگ بر اسرائيل.


درس دوم: انقلاب مشروطه اتفاق افتاد، مشروطه خواهان که به آنها افتخار مي کنيم، به سفارت انگليس پناهنده شدند، کلنل روس مجلس ملت و کشور را به توپ بست. روس ها پادشاه ديکتاتور را پناه دادند. در تمام مدت انقلاب مشروطه روس ها مخالف مشروطه و انگليس ها طرفدار مشروطه بودند، به همين دليل ما هم مشروطه را دوست داريم، هم شعار مي دهيم:

مرگ بر آمريکا، مرگ بر انگليس، مرگ بر اسرائيل.


درس سوم: کمونيست ها در روسيه سرکار آمدند، آنها تمام قراردادهاي ظالمانه با ايران را مي خواستند لغو کنند، اما نکردند. در عوض تصميم گرفتند جمهوري گيلان را ايجاد کنند تا به جاي اين که کمونيست هاي گيلان که فرق کمونيسم با ازون برون را نمي دانستند و پيشنمازشان رهبر حزب کمونيست شان هم بود، بروند به روسيه، روسيه بيايد به گيلان. به همين دليل ما سالهاست شعار مي دهيم: مرگ بر انگليس، مرگ بر آمريکا، مرگ بر اسرائيل.


درس چهارم: رضا شاه ديکتاتور بزرگي بود و همه را کشت، مثلا 53 نفر از اعضاي حزب کمونيست را دستگير کرد و يکي از آنها، تقي اراني در زندان کشته شد، بعد بقيه اعضاي کميته مرکزي، يعني همان 52 نفر ديگر به روسيه پناهنده شدند و به دليل همين که به روسيه پناهنده شده بودند، در آنجا کشته شدند يا تبعيد شدند يا بيچاره شدند. به همين دليل کمونيست هاي ايران و ساير ايرانيان که حداقل نيم ساعتي توده اي بوده اند، هميشه شعار مي دهند: مرگ بر آمريکا، مرگ بر انگليس، مرگ بر اسرائيل.


درس پنجم: جنگ دوم جهاني اتفاق افتاد. ايران تبديل به پل پيروزي شد. آمريکا و انگليس از روي اين پل رد شدند تا به روسيه کمک کنند، در عوض وقتي روسيه پيروز شد، اولين کاري که کرد، اين بود که چون کشور کوچکي بود، تصميم گرفت آذربايجان را هم براي خودش بردارد. به همين دليل روشنفکران و سياستمداران ما هميشه شعار مي دهند:

مرگ بر آمريکا، مرگ بر انگليس، مرگ بر اسرائيل.


درس ششم: دولت مصدق سرکار آمد، مصدق چون مخالف روسيه بود، به عنوان طرفدار انگليس شناخته شد، اما چون عليه انگليس مبارزه کرد، معلوم شد آمريکايي است. مخالف اصلي مصدق در طول سه سال حزب توده بود، و يک صبح تا شب هم آمريکا کودتا کرد. بعد از کودتا هم اولين دولتي که کودتا را برسميت شناخت، شوروي بود. در نتيجه ما ايرانيان هرگز فراموش نمي کنيم که بايد شعار بدهيم:

مرگ بر آمريکا، مرگ بر انگليس، مرگ بر اسرائيل.


درس هفتم: آمريکايي ها انقلاب سفيد کردند، انگليسي ها هم رفتند پي کارشان، حکومت در دهه چهل کاملا دست آمريکا افتاد، روس ها و توده اي ها اصلاحات ارضي را تائيد کردند، در نتيجه روشنفکران ايراني همواره چپ باقي ماندند و هرگز فراموش نکردند که شعار بدهند:

مرگ بر آمريکا، مرگ بر انگليس، مرگ بر اسرائيل.


درس هشتم: در ايران انقلاب مسلحانه آغاز شد. نيروهاي مسلح و فداکار، آمريکايي ها را کشتند، تعدادي از آنها براي جنگ با اسرائيل رفتند. آنها براي کمک به سوي شوروي رفتند، شوروي به آنها گفت که انقلاب مسلحانه کار غلطي است، بهتر است اطلاعات جمع کنند و به شوروي بدهند تا شوروي با آمريکا بجنگد. درست در همان زماني که اين افراد کشته مي شدند، دولت چين و شوروي با ايران روابط درخشان داشت و ايرانيان همواره ياد گرفتند شعار بدهند: مرگ بر آمريکا، مرگ بر انگليس، مرگ بر اسرائيل.


درس نهم: انقلاب ايران در سال 1357 اتفاق افتاد، سفارت آمريکا اشغال شد، سفارت اسرائيل محو شد، رايطه ايران و انگليس همواره در تمام اين مدت تيره و تار بود، سفارت روسيه روز به روز بزرگتر شد، سفارت روسيه هم با توده اي ها رابطه داشت، هم با فدائي ها، هم با مجاهدين، هم با حزب اللهي ها، به همه هم مي گفت: خط امام بهترين خط از نظر خط شناسي است.

مرگ بر آمريکا، مرگ بر انگليس، مرگ بر اسرائيل.


درس دهم: جنگ آغاز شد. صدام حسين کمونيست بود، موشک صدام حسين ، سوخو و اسلحه اش کلاشينکف و کاتيوشا بود، ما با موشک آمريکايي و توپ آمريکايي و مسلسل آمريکايي عليه کساني که اسم حزب شان حزب بعث بود، مي جنگيديم. در تمام مدت جنگ شوروي به صدام کمک مي کرد و به ايران کمک نمي کرد، ما در طول جنگ ياد گرفتيم که صدام آمريکايي است، انگليسي است و اسرائيلي است. در حالي که آمريکا صدام را نابود کرد، و ما همواره شعار مي داديم: مرگ بر آمريکا، مرگ بر انگليس، مرگ بر اسرائيل.


درس يازدهم: شوروي سقوط کرد. امام خميني سقوط کمونيسم را پيش بيني کرد، روسيه شد بيست کشور و پنج کشور آن در درياي خزر ماندند، زماني که يک کشور بود و شاه خائن بود، سهم ما از خزر 50 درصد بود، بعد تبديل شد به 20 درصد، بعد رسيد به 15 درصد، بعد رسيد به 12.5 درصد، بعد کم تر شد و کم تر شد، ما مي توانستيم اعلام کنيم که ايران هم تبديل به پنج کشور شده است، و در نتيجه 50 درصد بگيريم، اما ما چون گاز لازم نداريم و نفت داريم و تا زمان ظهور حضرت هم مشکل انرژي نداريم و بعد از آن هم با نور تغذيه مي کنيم، همچنان معتقديم آمريکا و انگليس و اسرائيل بايد از آذربايجان و ترکمنستان و روسيه و تاجيکستان و غيره بيرون بروند تا پاي برهنه ما باشد و پوتين که وقتي به تهران آمد، شعار مي دهيم:

مرگ بر آمريکا، مرگ بر انگليس، مرگ بر اسرائيل.


درس دوازدهم: ما از آمريکا و انگليس و اسرائيل بيزاريم، روسيه از اينکه ما از آمريکا و انگليس و اسرائيل بيزاريم خوشحال است. ما مي خواهيم بجنگيم، روس ها به ما اسلحه مي دهند و از ما پول مي گيرند و ما مي گوئيم مرگ بر آمريکا، ما مي خواهيم در سازمان ملل از انرژي هسته اي دفاع کنيم و چين و شوروي عليه ما راي مي دهند و ما مي گوئيم: مرگ بر انگليس، ما مي خواهيم بوشهر را راه بيندازيم و روس ها که طرف قرارداد هستند، راه نمي اندازند و ما مي گوئيم مرگ بر اسرائيل. ما با مافيا مخالفيم، در نتيجه با اروپا مي جنگيم و مافياي روسي دوست ماست. ما با آمريکا مخالفيم، در نتيجه روسيه از دشمني ما با آمريکا پول در مي آورد، ...

فردا پوتين به تهران مي آيد تا مثل تمام اين 150 سال ، پاهاي برهنه ملت را له کند، و ما بايد يادمان نرود که حتما شعار بدهيم:

مرگ بر آمريکا، مرگ بر انگليس، مرگ بر اسرائيل



ما ملتی فهیم ، بزرگ ، باهوش ، با اراده ، قوی ، غیرتمند و خیلی چیزهای دهن پرکن خفن هستیم!

اما یک اشکال کوچک داریم ، آن هم اینکه از تمامی علوم رایج ، فقط تاریخ را بلد نیستیم ؛ که آن هم اصلاً مهم نیست و تک ماده می زنیم !

tirsdag den 10. juli 2012

خداوند دینی به نام مسیحیت و یهودیت نفرستاده است


باز هم این آقای ورامینی توهم زد ای بابا تو رئیس جمهوری یا ادیان شناس 

خبرگزاری مهر: رئیس جمهور با بیان اینکه پیامبر اسلام پیامبر همه از جمله مردم آمریکا، اروپا و آسیا و پیامبر بودایی‌ها و هندوها نیز هست، گفت: خداوند دینی به نام مسیحیت و یهودیت نفرستاده است، خداوند یک دین بیشتر نفرستاده است و آن اسلام است.

محمود احمدی نژاد امروز سه شنبه در مجمع جهانی زنان بیداری اسلامی که در برج میلاد تهران برگزار شد، با تاکید بر لزوم تغییرات اساسی در جهان و نقش سازمان ملل در این خصوص گفت: سازمان ملل می‌تواند در ایجاد تغییرات اساسی در جهان موثر باشد اما امروز سازمان ملل دست کیست؟

چه کسانی آن را اداره می کنند؟ شورای امنیت را چه کسی اداره می‌کند؟ تا یک کشوری می‌آید زنجیرهای استکبار را پاره کند و می خواهد استقلال خودش را حفظ کند تمام ساختارهای بین‌المللی برعلیه آن بسیج 

 جمهور عزیزان من اسلام یک دین جهانی است و خداوند یک دین بیشتر نفرستاده است. خداوند دینی به نام مسیحیت و یهودیت نفرستاده است. حضرت ابراهیم(ع) منادی اسلام بود، حضرت موسی و حضرت عیسی نیز منادی دین اسلام بودند.

.
 

صفیه غفوری را علی رغم بی گناهی و اقرار ناخواسته به ارتکاب قتل، اعدام کنند.



استاندار، فرماندار و دادستان و امام جمعه بیرم و چند مرجع قضایی دیگر دست به دست هم داده اند تا صفیه غفوری را علی رغم بی گناهی و اقرار ناخواسته به ارتکاب قتل، اعدام کنند.

به گزارش رهسا نیوز، اخیرا شعبه چهارم دیوانعالی کشور درخواست اعاده دادرسی خانم صفیه غفوری را می پذیرد و مقرر می شود که پرونده مورد رسیدگی قضایی قرار گیرد. مرحله رسیدگی به پرونده کیفری صفیه جهت تجدید نظر در دیوانعالی کشور در حال بر...رسی بود که ناگهان به دلایل نامعلومی این پرونده به شعبه هفده دیوانعالی کشور ارجاع گردید. به عبارتی در یک اقدام غیر قانونی پرونده از شعبه چهارم دیوانعالی کشور که صالح به رسیدگی بوده است، گرفته شده و به شعبه ای ارجاع شد که پیش تر حکم قصاص نفس صفیه را تایید نموده بود. این شعبه نیز با دریافت پرونده، به صورت ویژه و سریع درخواست اعاده دادرسی صفیه را مردود اعلام کرد. هنوز اصل این پرونده در دیوانعالی کشور است که از زندان عادل آباد شیراز خبر می رسد که قرار است حکم اعدام صفیه در روز چهارشنبه این هفته یعنی تا چهل و هشت ساعت دیگر اجرا گردد
استاندار، فرماندار و دادستان و امام جمعه بیرم و چند مرجع قضایی دیگر دست به دست هم داده اند تا صفیه غفوری را علی رغم بی گناهی و اقرار ناخواسته به ارتکاب قتل، اعدام کنند