تاریخ نویسان دلایل زیادی برای شکست امپراطوری قدرتمند ایران در مقابل عربهای بدوی آن زمان آورده اند ولی اغلب آگاهانه یا انا آگاهانه یک نکته کلیدی را فراموش کرده اند که این شوق گسترش دین اسلام نبود که عربها را به جنگ فرستاد بلکه وعده بهشت برین (لب جوی ،سایه درخت ،حوری ایرانی در کنار و البته ثروت بیکران )بود که به آن هم رسیدند .
این شیوه موفق در جنگهای صلیبی نیز بکار گرفته شد .اربابان که مالک جان و مال رعیت و خانواده آاش بودند او را به جنگ فرستاند با این قول که غنایم جنگی از آن خودش خواهد بود و خود اربابان البته با این توافق که سر زمینهای اشغالی در تصرف اربابی که سر زمینی را گرفته .
تا اینجا مربوط به گذشته بود بر گردیم به زمان حال
یکی از نامزدهای ریاست جمهوری قول داد سربازی( اجباری) را بردارد و بجای آن داوطلب (استخدام) کند
ظاهر قضیه جایگزین کردن داوطلب بجای اجبار هست و اما واقعیت
سرباز وظیفه میتواند از هر نوع طبقه اجتماعی ،فکری ،مذهبی ووو باشد ،از بچه سوسولی که از قیافه تفنگ میترسد تا انسانی که حاضر نیست فقط به دستور فرمانده هموطنانش را به گلوله ببندد و یا جوانی که اصلا به پر پایی امپراطوری اسلامی که یکی دیگر از آقایان در برنامه دارد معتقد نیست و یا دکتری که جانش را از دست میدهد ولی حاضر نمیشود شهادت دروغ بدهد
و اما سر باز اجیر و به زبان جدید استخدامی در همه جای دنیا
جوانی که سر نوشت با او مهربان نبوده و از بسیاری از امتیازات اجتماعی و خانوادگی ،نوازش پدر ،آغوش مادر ،دسترسی به امکانات تحصیلی ،رفاهی ووو محروم بوده و تنها راه برای به دست آوردن پولی که هرگز نداشته ،به قدرتی که در آرزویش هست ،به انتقامی که باید از دنیا و سرنوشت و کسانی که از دید او بانی ناکامیهایش بوده اند استخدام شدن به عنوان سرباز حرفه است .برای این سرباز جنگ نعمت هست .
بدون اینکه قصد انا سپاسی داشته باشم و از جان گذشتگی مدافعان وطن را در هشت سال جنگ زیر سوال ببرم پرسش اینستکه اگر این جنگ نبود بسیاری ا ز سرداران (عزیزی)که امروزه اختیار جان و مال مردم را دارند و حتا کشور را ملک شخصی خود میدانند کجا بودند
Ingen kommentarer:
Send en kommentar