tirsdag den 13. november 2012

تمام حاشيه‌ های مرگ ستار بهشتی در زندان

تمام حاشيه‌ های مرگ ستار بهشتی در زندان

این مطلب اهمیت زیادی پیدا کرده است زیرا در زمانی که نمایندگان ایران و آمریکا مشغول رایزنی پنهانی هستند می تواند موازنه را به هم بزبد وگرنه از سعیدی سیرجانی گرفته تا بنی یعقوب .... و صدها مورد دیگر صدای کسی از دولت مردان بیرون نیامد.
(mehrbanan) 
 
 
روزنامه مردم سالاری: دستور قاطع رييس قوه قضاييه براي پيگيري دلايل مرگ ستار بهشتي وبلاگ نويس زنداني، اين موضوع را بيش از هر زمان ديگري مورد توجه رسانه‌هاي داخلي و خارجي قرار داده است.

ستادحقوق بشر قوه قضاييه در اقدامي مثبت، با صدور بيانيه‌اي از عزم جدي دستگاه قضايي کشور براي برخورد سريع، قاطع و بدون اغماض با مقصر يا مقصرين فوت يک شهروند ايراني در زندان خبر داد.

در اين بيانيه آمده هر فردي که قصورا يا تقصيرا در اين واقعه دخالت داشته، سريع، قاطع و بدون اغماض از سوي دستگاه قضايي مورد پيگرد قرار خواهد گرفت. نکته مهم در اين بيانيه تصريح آن به حقوق زندانيان است؛ به طوري که در آن ذکر شده «در جمهوري اسلامي ايران حقوق همه شهروندان، حتي متهمين و دستگير شدگان، طبق قوانين حاکم به ويژه مقررات قانون احترام به آزادي‌هاي مشروع و حفظ حقوق شهروندي مصوب سال 1383 و دستورالعمل اجرايي آن، محفوظ بوده و خواهد بود.»
(البته بعد از آنکه کشته و دفن شدند
 اين بيانيه پس از آن منتشر شد که موضوع مرگ ستار بهشتي در زندان، در جلسه علني ديروز مجلس شوراي اسلام مورد توجه قرار گرفت. ديروز احمد بخشايشي، عضو کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس گفته بود قبل از اينکه درگذشت ستار بهشتي دستمايه رسانه‌هاي بيگانه شود قوه قضائيه مي‌‌بايست تحقيقات لازم را به عمل مي‌آورد و افکار عمومي کشور را اقناع مي‌کرد تا مردم براي دسترسي به اخبار، به رسانه‌هاي بيگانه مراجعه نکنند”.

احمد توکلي نماينده تهران نيز از سکوت دستگاه قضايي انتقاد کرده و گفته بود: دولت‌هاي خارجي غوغا به پا کردند، چرا وزارت خارجه و دستگاه قضايي در اين خصوص توضيح نمي‌دهند؟ اما دستگاه قضايي پيگيري اين موضوع را در دستور کار خود قرار داد تا مسير اطلاع رساني يکطرفه رسانه‌هاي خارجي در اين زمينه اندکي تغيير کند. ديروز هم مسئولان نيروي انتظامي به مجلس رفتند تا در کميسيون امنيت ملي مجلس، اين موضوع مورد بررسي قرار گيرد.


ستار بهشتي که بود؟

آنگونه که در خبرها آمده است، ستار بهشتي 35 ساله، کارگر ساکن رباط کريم در اطراف تهران بود که روز نهم آبان ماه 1391 به اتّهام «اقدام عليه امنيّت ملي از طريق فعاليت در شبکه? اجتماعي و فيس بوک» توسط پليس فتا دستگير شد. گفته مي‌شود وي به دلايل نامعلومي روز 13 آبان در زندان فوت کرده و در رباط کريم به خاک سپرده شده است.

برخي از زندانيان مدعي شده‌اند بهشتي در بند 350 زندان اوين مورد ضرب و شتم قرار گرفته اما يکي از نمايندگان مجلس گفته آثار ضرب و شتم در پيکر او ديده نشده است. با اين وجود بررسي دليل مرگ ستار بهشتي توسط قوه قضاييه مي‌تواند به روشن شدن زواياي اين موضوع کمک کند. ستار بهشتي در وبلاگ خود انتقادات صريحي را از مسوولان نظام مطرح کرده که مصداق اقدام عليه امنيت ملي بوده است.

مواضع صريح انتقادي او که گاه با توهين همراه بود حتي از سوي تعداد ديگري از وبلاگ نويساني که از تفکري مشابه او برخوردار بوده اند بسيار تند توصيف شده است. اما نکته‌اي که حتي در ميان مخالفان نظرات او مشترک است اين بوده که تاوان نظرات او، مرگ نبوده است.

اين موضوعي است که به نظر مي‌رسد از سوي نمايندگان مجلس و نيز دست اندرکاران قوه قضاييه هم مورد تاييد است چرا که هر اتفاقي در زندان افتاده باشد، طبيعتا نبايد موجب مرگ او شده باشد.


يک وبلاگ نويس حامي دولت در وبلاگش نوشته است: «پيدا کردن آدرس وبلاگ ستار در اينترنت از آنچه فکر مي‌کردم سخت تر بود! لوگوي سايتش عبارت «چو ايران نباشد تن من مباد» است و در هدر وبلاگش نوشته: «در اين وبلاگ مطالب و نقدهاي سياسي نوشته مي‌شود» اما متاسفانه چيزي به نام «نقد» در وبلاگش نيافتم، و همه مطالبي که من در اين وبلاگ ديدم شامل توهين و فحاشي بودند. حتي مسائلي را مطرح کرده بود که عقلاني هم به نظر نمي‌آيند (توصيفاتي مانند آدمخواري).

او در آخرين مطلب وبلاگش مي‌گويد که او را تهديد کرده اند. آنچه در نوشته‌هاي ستار ديدم، روحيه‌اي تند و به شدت پرخاشگرانه بود، البته من نمي‌توانم قضاوت کنم که چه بر سر او آمده که اينقدر پرخاشگر شده بود، اما مي‌توانم بگويم که اگر مرگ او در زندان حقيقت داشته باشد، پذيرفتني نيست.


اينکه فردي با تمام نظرات ستار بهشتي مخالف باشد و در عين حال مرگ او را در زندان غير قابل پذيرش بداند، اگر از سوي افرادي با تفکرات مشابه ستار بهشتي مطرح شده باشد، چندان عجيب نيست اما اين نکته را فردي بيان کرده که خود را حامي سرسخت دولت و نظام مي‌داند و مطالب وبلاگش هم همين را تاييد مي‌کند.

به نظر مي‌رسد همچون دفعات گذشته باز هم افرادي خودسر، خارج از روال قانوني در زندان با اين متهم برخورد کرده اند که حاصل آن مرگ ستار بهشتي بوده است. پيش از اين هم نمونه‌هايي از اين دست اتفاق افتاده که نمونه بارز آن حوادث بازداشتگاه کهريزک در سال 88 بود که با دستور صريح مقام معظم رهبري براي پيگيري آن همراه شد، اما آنگونه که شايسته بود، اين موضوع بررسي نشد تا حادثه اي ديگر روي دهد.


سوء استفاده از مرگ ستار بهشتي

مرگ ستار بهشتي در زندان همچون موارد مشابه، توسط مخالفان نظام جمهوري اسلامي ايران مورد توجه قرار گرفته است. اين براي نخستين بار نيست که بروز اتفاقي اينچنين توسط لايه‌هاي پاييني، کشور را با چالش تبليغاتي بزرگي در عرصه بين المللي مواجه مي‌سازد، به طوريکه سازمان عفو بين الملل و وزارت امور خارجه آمريکا و ... همزمان در اين مورد اعلام موضع کنند. در حقيقت دود اين بي تدبيري به چشم همه مي‌رود. اما اين سواستفاده، از جنبه‌هاي مختلفي صورت مي‌گيرد.

در اين ميان نکته جالب، سواستفاده برخي از حاميان محمود احمدي نژاد در فضاي مجازي از اين حادثه ناگوار براي اهداف خود بود. يکي از اين افراد در وبلاگ خود نوشته که اگر دستگاه قضايي با درخواست احمدي نژاد براي بازديد از زندان اوين موافقت مي‌کرد، مرگ ستار بهشتي در زندان رخ نمي‌داد!

اين در حاليست که صرفنظر از عدم ارتباط منطقي اين دو موضوع، بايد توجه داشت که هدف احمدي نژاد از بازديد از زندان اوين صرفا ديدار با علي اکبر جوانفکر مشاور مطبوعاتي او بود که دوران محکوميت خود را سپري مي‌کند. روز جمعه گذشته مسعودي ريحان عضو فراکسيون اقليت مجلس هشتم در همايش ملي تبيين طرح مناسک گفته بود چرا احمدي نژاد زماني که از او خواسته بودم از زندانها بازديد کند اين کار را انجام نداد و حالا به ياد اين موضوع افتاده است؟


پيگيري ماجرا در همه ابعاد

اطلاعيه ستاد حقوق بشر قوه قضاييه که از دستور قاطع رييس قوه قضاييه براي پيگيري موضوع مرگ ستار بهشتي در زندان خبر مي‌داد، نکته مثبتي است که نشان مي‌دهد دستگاه قضايي به اصول مصرح قانوني مصوب 1383 در مورد حقوق همه شهروندان، حتي متهمين و دستگير شدگان اعتقاد دارد.

پيگيري مسئولان مربوطه از قوه قضاييه تا نيروي انتظامي و مجلس هم نشان مي‌دهد که همگان در صدد برخورد با عاملان اين حادثه هستند. اما آنچه از اهميت خاصي برخوردار است پيگيري تمام ابعاد موضوع تا حصول به نتيجه است تا ديگر بروز چنين رويدادهايي نتواند هزينه‌هاي فراواني براي کشور در عرصه‌هاي بين المللي ايجاد کند


Ingen kommentarer: