mandag den 17. september 2012

این پول نان ماست

پول نان ما . . . . . . . . .!!ا
سروده خانم دکتر صدیقه وسمقی
(دکتر در حقوق و فقه اسلامی)

این پول نان ماست، که در ویرانه های دمشق در کنار آرزوهای گزاف یک قمارباز، دفن می شود


زنی در خیابان
به یک قرص نان
خود را می فروشد

آن سوترک مردی
گرده نانی را
از دست عابری می رباید


ما گرسنه
در کوچه های غربت این شهر
پرسه می زنیم
و می دانیم
که دست های کثیفی
نان ما را
از سفره های مان ربوده است

این پول نان ماست ،
که در هزار توی دالان های پنهان
کیک زرد می شود
برای تزیین بساط بیداد !

پول نان ما ،
موشک هائی است
که به اسرائیل می رسد
زود تر از آنکه
آب و نان ،
به " ورزقان " و "اهر" برسد !

نگاه کن !
این پوکه های گلوله
این لاشه های تانک ،
پول نان ماست ،
که در خیابان های حمص ریخته است !

این پول نان ماست ،
که در ویرانه های دمشق
در کنار آرزوهای گزاف یک قمارباز
دفن می شود

این پول نان ماست ،
که در کوچه های حلب
پیش چشم جنازه ها
برای یک بازنده هزینه می شود

بازنده ای که قبل از بازی باخته بود !

پول نان ما ،
بذرهای دروغ و فساد است
که بر زمین پاشیده می شود
تا شاید برزگری خام اندیش
آرزوهای پوچ خود را
از آن درو کند

پول نان ما ،
هیزم هائیست که در هر سو
آتش می افروزد
و در آتش می سوزد

پول نان ما ،
تفنگ هائیست
که هدف های اشتباه را نشانه گرفته است
پول نان ما ،
پایگاه اتمی بوشهر است
که غبار یک عمر سفاهت حاکمان
بر آن نشسته است

پول نان ما ،
باج هایی است
که در جیب های چین و روسیه
ورم کرده است !
پول نان ما ،
مزد سردارانی است
که سرها را به دار می کنند
و لب ها را می دوزند ،
تا گرسنگان نفهمند گرسنگی تقصیر کیست !

پول نان ما ،
منبری است
که واعظی ابله بر آن نشسته است
و به ما می آموزد ،
گرسنگی تقصیر خداوند است
گرسنگی ،
بشارت ظهور یک منجی است !

و ما می دانیم
این تقصیر ماست
که ابلهی بر منبر نشسته است
این تقصیر ماست
که خیره سری بر مسند نشسته است
ما می دانیم ،
محصول بذرهای دروغ و تزویر
و خارهای ترس و سکوت
جز قحطی نیست

پول نان ما را قماربازان ،
در قمارخانه های سیاست و قدرت
باخته اند

اکنون
ما مانده ایم و فرزندانی ،
با آرزو های سبز و جوان
و خانه ای با تیرک نازک
آنقدر نازک
که به لرزیدنی فرو می ریزد
و ما زنده ،
زیر آوارهای آن می مانیم

هان !ا
فردا که از خواب برخیزیم ،
ما را
و فرزندان ما را
و خانه ما را نیز
باخته اند

صدیقه وسمقی
 
صدیقه وسمقی: حکومت باید پای خود را از موضوع حجاب کنار بکشد

 
روش اجرای حجاب در سطح جامعه بر مبانی چه اصولی باید پیاده شود؟
زنان ایرانی قبل ازانقلاب دارای پوشش متعارف ومناسبی بودند. درجوامع اسلامی دیگر نیز درحال حاضر زنان بدون اعمال فشاربرآنان ، دارای پوشش متعارف وعادی هستند. حجاب درهیچ کجا مثل ایران به یک معضل تبدیل نشده است چرا که مردم خودشان در تعامل با یکدیگردر زندگی اجتماعی معیارها وموازین صحیح ومعتدل را پیدا کرده وعرف را برآن بنا می کنند. دخالت قهرآمیز حکومت درامرحجاب ازاشتباهات بزرگ بوده است که همچنان علیرغم نتایج بسیارناخوشایند آن ، ادامه دارد. هنوز پس از سی وسه سال زنان به حجاب معتدل و رضایت بخش دست نیافته اند. دلیل آن نیز دخالت حکومت و پلیسی کردن این موضوع بسیارابتدائی وساده است. افراط در این مسئله تا بدانجا بوده که حتی حجاب افراطی برهموطنان غیرمسلمان وتوریست ها نیز تحمیل شده است. زیاده روی ها که منشا آن تعصب کوروجهالت است، حجاب را ازوضعیت تعادل خارج کرده واین موضوع شخصی وابتدائی را به یک معضل سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی تبدیل کرده و ازاین ناحیه به زنان ظلم وستم بسیارشده است. همین موضوع یک شکاف بزرگ میان زنان وحکومت ایجاد کرده و سطح برخورد و درگیری حاکمیت با آحاد جامعه را دائما گسترش داده است. به نظر من حکومت باید پای خود را از موضوع حجاب کنار بکشد. جامعه پس از مدتی در این موضوع به یک تعادل و توازن خواهد رسید . کشور ایران از پیدا شدن موی سرزنان آسیب نخواهد دید. موی زنان اسلام را تهدید نمی کند. ستمگری واهانت روزافزون به زنان، فساد ودزدی واختلاس وپایمال کردن حقوق وآزادی های مردم و رفتارهای غیرانسانی است که کشور را به ورطه بحران افکنده و بعلاوه جائی برای دفاع ازاسلام باقی نگذاشته است. اگر همه زنان نیزچادرو روبند بپوشند، مشکلات کشورحل نخواهد شد و کسی ایران را با اینهمه فساد واختلاس وتباهی، اسلامی نخواهد دانست، مگرهمان گروه فریبکاری که خود عامل فساد وتباهی است یعنی همان فرقه طالبانی ومنحرفی که همه کارها را به انحراف کشانده و زنان نیزازجهالت آنان آسیب بسیاردیده اند


Ingen kommentarer: