onsdag den 11. april 2012

ما مرده پرستیم همه مرده پرستیم




ما مردم این خاک عجب مرده پرستیم
تا زنده که هستیم همه ضد هم هستیم
با تیر زده سایه هم را به سر هیچ
از خون تن هم وطنان یکسره مستیم

اما نکند آه فلان کس که بمیرد
آنکس که دغل در نظر ما به جهان بود
بر سر زده و گریه کنان زار بگوییم
او مظهر پاکی به همه کوی و کران بود

پُر گشته دل ما همه از کینه و نفرت
سودا زده پایین تنه ها را بپرستیم
تاریک و بد اندیش و پر از رنگ و ریاییم
ما مرده پرستیم همه مرده پرستیم

در ظاهر خود زیر و زبر پاکترینیم
در باطن خود تیغ به کف دشمن جرار
از تهمت و غیبت به جهان باک نداریم
در کوچه و پس کوچه و در گوشه بازار

از ناخن پا تا نوک سر حقه سراسر
با آنکه به ما در همه احوال شفیق است
در حلقه تزویر و حسادت به خیانت
خنجر زده از پشت به آنکس که رفیق است

خفاش صفت خون تن هم به شب و روز
در میهن در بند به هر گوشه بنوشیم
عالم همه در دیده ما یکسره شد پول
بی دغدغه هم را به دوشاهی بفروشیم

هر روز به یک رنگ و به یک حیله و نیرنگ
استاد تملق به عیان و به نهانیم
ما چاه کن و گور کن و مرده خورانیم
ما زنده کشان زنده کشان زنده کشانیم

************
ما مردم این خاک چرا مرده پرستیم
تا زنده که هستیم همه ضد هم هستیم
با تیر زده سایه هم را به سر هیچ
از خون تن هموطنان یکسره مستیم

مهدی یعقوبی

Ingen kommentarer: