torsdag den 2. februar 2012

حمله مردم به قنادی کرج برای شیرینی رایگان

یکی از قنادان کرجی ،برای افتتاح قنادی کیکی ۲۱ طبقه به همراه ۲ هزار شیرینی رایگان در نخستین روز کاری خود به شهروندان هدیه داد.

این دیگر یارانه نیست که پشت در بانک صف ببندیم وخوب هم نگاه کنیم میبینیم یک محتاج هم در جمع عاشقان کیک مجانی وجود ندارد نه کارتون خوابی نه کودک سیگار فروشی نه کارمند فقیری که حقوق خود را دریافت نکرده است .
خلاصه این حکایت امروز ماست .روزگاری بود مردم صورت خودرا باسیلی سرخ نگه می داشتند تا کسی از راز درونشان آگاه نشود .
و امروز میلیاردر های ایران در اولین کلام با شما از نداری خود صحبت می کنند شاید چیزی بماستد و لا اقل کسی چیزی از آنان درخواست نکند .
درد امروز مردم ما فقط نداری نیست بلکه فرهنگی می باشد چیزی که با درمانده کردن ملت بر آنها تحمیل شد .روزی که شما را در خیابان دستگیر می کنند و یا میزنند و هیچکس به دادتان نمیرسد شما از درون شکست بر میدارید .
وقتی به ناحق بر حقوق شما حاکم می شوند و ظلم را با چشم خود می بینید و دم بر نمی آورید جا را برای ریختن شخصیت درونتان آماده می کنید .
فکر می کنید چرا : شرم قانون شکنی ،زندان ،رفتن ، محکوم شدن در  جامعه   ما از بین رفت چون آنکه بر مسند قاضی نشست قاضی نبود و آنکه بر جای مجری قانون نشست نه قانون را میدانست و نه برای اجرای ان آمده بود همچنین آنانکه قوانین را می نوشتند در فکر اجرایی بودن و یا نبودن ان بودند
همه همه جامعه ما را به جایی رسانده است که می بینیم با آبنبات چوبی یارانه مردم را می فریبند و با ترفند ارز و طلا مردم را می چاپند و صدا از کسی بلند نمی شود
کنون بس ز گُلها سر انداختند هم از مام ِ میهن قفس ساختند سر ِ عشق بر دار آویختند به سینه بسی مرگ ِ دل ریختند شما خویش را عقل ِکُل خوانده اید ز دیوانه گان هم عقب مانده اید به گیتی چو ما نیست دیوانه ای که بر سر زند خاک ِ بیگانه ای نه امّا دگر ما چو ما نیستیم بدانید ما چون شما نیستیم نتازند دیگر درین سرزمین نگیرند ما را نفس بیش ازین که ما یادگاران ِ آهنگریم مباد آنکه ازحقّ ِ خود بگذریم شما آنچه کردید غم بود و درد بدانید ما آن نخواهیم کرد بدانید ما دیده خواهیم شست نیاکان زتاریخ خواهیم جُست.....

Ingen kommentarer: