tirsdag den 21. februar 2012

بهمنی چه موضوع مهمی را لو می دهد؟

 
مهربانان : اش انقدر شور شده که صدای دست نشانده های خودشان هم در آمد. پولهای همه دنیای را هم بدهند به این آقایان باز هم جیب گشاد و ولع خوردن و چاپیدن تمامی ندارد و این تازه اول کار است گرگ ها اگر گرسنه بمانند هم دیگر را می خورند
 
اظهارات مکرر محمود بهمنی رییس کل بانک مرکزی درباره انتقال بیش از 17 میلیارد دلار از ذخائر ارزی کشور به بانک های داخلی، موجب نگرانی کارشناسان درباره سرنوشت ذخائر ارزی شده است.
به گزارش مشرق به نقل از بازتاب ، ابتدای سال جاری محمود بهمنی در اظهاراتی شگفت انگیز از موافقت احمدی نژاد با انتقال 30 میلیارد دلار از ذخائر ارزی به داخل کشور سخن گفت و در هفته های اخیر دوباره نیز از انتقال 17 میلیارد دلار از ذخائر ارزی کشور به بانک های داخلی خبر داده است.

این اقدام که در واقع نابودی اثر ذخائر ارزی محسوب می شود، به گونه ای از سوی بهمنی اعلام شده است که گویا وی به طور غیر مستقیم قصد آگاهی افکار عمومی از انتقال بی سابقه و برداشت از ذخائر بانک مرکزی را دارد.

در این حال یک کارشناس عالی رتبه اقتصادی در گفتگو با بازتاب این اقدام بانک مرکزی را نابود کردن پشتوانه پولی کشور تلقی کرده و افزود: به طور اصولی ذخائر بانک مرکزی باید از خاصیت نقدشوندگی و دسترسی سریعی برخوردار باشند و به همین علت یا آنها را به صورت طلا و اشیاء قیمتی نگهداری می کنند و یا در بانکهای معتبر بین المللی که سرمایه هنگفتی دارند، سرمایه گذاری می کنند تا هر زمانی که به وجود آنها نیاز شد بلافاصله قابل دسترسی باشند.

براین اساس، این ذخائر پشتوانه پولی کشور محسوب می شوند و هر زمانی که بانک مرکزی بخواهد برای کنترل تقاضا، ریال را با طلا و یا ارزهای خارجی معاوضه کند، بتواند به ذخائر خارجی خود دست یابد.

در این شرایط انتقال این میزان از ذخائر ارزی به بانکهای داخلی هیچ معنا و مفهومی جز مصرف آنها و از بین بردن فلسفه اصلی ذخائر به عنوان پشتوانه پولی ندارد.

وی افزود: زمانی که این میزان ذخائر در سیستم بانکی کشور سرمایه گذاری می شود، به نوعی بانک مرکزی به نمایندگی از دولت در این بانکها بعنوان سپرده گذار ، طلبکار می شود. اما در زمان نیاز به برداشت این حجم از ذخائر، به هیچ وجه سیستم بانکی داخلی قدرت بازپرداخت این سپرده را نخواهند داشت.

وی توضیح داد: سیستم بانکی کشور که عمدتا به صورت دستوری و با انتصاب دولتی مدیریت می شود بر اساس تکالیف دولتی اقدام به پرداخت تسهیلات و وام های هنگفت تحت عناوین گوناگون از جمله بنگاه های زودبازده، تسهیلات تکلیفی و وام های با نرخ پایین سود کرده که بخش زیادی از این پرداختها به عنوان مطالبات معوق و مشکوک الوصول سیستم بانکی محسوب می شود.

حتی در بخشی از این تسهیلات که در حال بازپرداخت هستند، به دلیل عدم سررسید شدن زمان وام، هنوز بخش زیادی از تسهیلات به بانک بازنگشته است و با این حساب، سیستم بانکی از یک سو به دلیل دریافت ذخائر ارزی به بانک مرکزی بدهکار است، اما از سوی دیگر به دلیل مطالبات معوق، نرخ دستوری سود بانکی و تسهیلات تکلیفی قادر به پرداخت بدهی خود نیست و بنابراین ذخائر بانک مرکزی که به بانک های داخلی منتقل شده اند، قابلیت نقدشوندگی سریع خود را از دست داده و دیگر پشتوانه پول ملی محسوب نمی شوند.

این کارشناس عالی رتبه افزود: مثال ساده این سیستم را می توان در موسسات قرض الحسنه جست که افراد متمول، معمولا مبالغی سنگین مثلا صد میلیون تومان را در صندوق قرض الحسنه منسوب به خود سپرده گذاری می کنند و سپس با توصیه آنها، آن صندوق به افراد متقاضی وام قرض الحسنه پرداخت می کند.

حال اگر سپرده گذار به ناگاه بخواهد پول خود را از صندوق قرض الحسنه بازپس بگیرد، مسئول صندوق به طور طبیعی اظهار می کند این پول با توصیه خود شما به افرادی که معرفی کرده اید، وام داده شده است و تا زمانی که آنها این وام را برنگردانند، صندوق قرض الحسنه قادر به بازگرداندن سپرده شما نیست.

در موضوع ذخائر ارزی نیز وضعیت به همین شکل است و سیستم بانکی که هم اکنون با بحران نقدینگی به دلیل اختلاسها و سوء مدیریت خود مواجه است، به هیچ وجه قادر نیست یکباره 17 میلیارد دلار سپرده بانک مرکزی را بازگرداند و در واقع بانک مرکزی به جای انتقال ذخائر ارزی از خارج به داخل ، آنها را در سیستم بانکی داخلی مصرف کرده است و دیگر امکان دسترسی سریع به این ذخائر و استفاده از آنهابه عنوان پشتوانه پول ملی را ندارد.

Ingen kommentarer: