mandag den 11. juni 2012

من كجا ایرانیم؟

 من كجا ایرانیم؟

من كه زرتشت كهن را داده ام
جاى آن قر آن تازى دیده ام
من كجا ایرانیم؟
من كه نامم نام تازى گشته است
گه غلام این و گه آن گشته است
میروم مشهد به پا بوس رضا
گرچه فردوسى همانجا خفته است
من كجا ایرانیم ؟
من كه تاج شاهیم چون رفته است
جاى آن عمامه بر سر رفته است
من كه جشنم جاى نوروز و سده
عید فطر و عید قربان گشته است
من كجا ایرانیم ؟
من كه بر گوشم چو روحم خسته است
زاهدى بانگ اذان را گفته
است
بر سر هفت
سین من هر نوبهار
جاى شهنامه چو تازینامه است
من كجا ایرانیم ؟
من كه از دستم زبانم رفته است
آن شكر شیرین نباتم رفته است
من كه از پارسى به فارسى تن دهم
چون عرب با واژه ام بیگانه است
من كجا ایرانیم ؟
من كه قلبم با عزا پر گشته است
با غم بیگانه دل آغشته است
من كه با اشك و غم و سینه زنى
شور و شادى از برم گم گشته است
من كجا ایرانیم ؟
من كه خرمدین ز یادم رفته است
مهر میهن از روانم رفته است
گرچه از بانگ خروس تابانگ شب
حلق من الله اكبر گفته است
من كجا ایرانیم ؟
من كجا ایرانیم تا فتنه است
من كجا
ایرانیم تا فتنه است
خاك میهن در كف بیگانه است
من كجا ایرانیم تا میهنم
اینچنین بى یار و یاور گشته است
 

Ingen kommentarer: