mandag den 26. marts 2012

وقتی پای و ایران ایرانی در میان است با کت شلوار و یا عمامه فرقی ندارد

انتقادهای تند حاکمان با سخنان احمدی نژاد نشان داد که اینان منافع خود را بر هر چیزی برتر میدانند و به دوستان خود هم رحم نمی کنند و و هر جا پای نفوذ و قدرت در میان باشد این مروجین آیین عرب قدرت مند می ایستند و به پادو های خو نیز رحم نمی کنند به مطلبی که درست بعد از سخن رانی آقای احمدی نژاد نوشته بودم در پایین توجه فرمایید

مکارم شیرازی   این سخن، ظلم بزرگی است، به علمایی که از ابتدا تا امروز، به دنبال حفظ مکتب اسلام و تشیع بوده هستند. یعنی شیخ طوسی، سید مرتضی، سید رضی، شهید اول و شهید ثانی و... حضرت امام  ، که سال‌ها زندان و تبعید را تحمل کرده و خونشان نیز در این راه ریخته شده است،‌اسلام را نجات نداده‌اند و فردوسی آن را نجات داده است.

این مرجع تقلید، با بیان این که خود فردوسی نیز چنین عبارتی را تکذیب می‌کند، اظهار داشتند: فردوسی گفته است که «بسی رنج بردم بدین سال سی//عجم زنده کردم بدین پارسی»؛ خود می‌گوید که با تلاش‌های زیادی که در این سی سال متحمل شده‌ام، زبان فارسی را زنده کرده‌ام. بنابراین، این که گفته می‌شود، فردوسی مکتب پیامبر اسلام را نجات داده است،‌ بی انصافی است


محمود احمدی نژاد در سفر به تاجیکستان فردوسی را مایه "نجات اسلام" دانست و از "نااهلانی که لیاقت حکومت بر ایران را
ندارند" انتقاد کرد. این در حالیست که تأسف‌ها و حسرت‌های اصولگرایان برای رئیس دولت دهم نیز ادامه دارد. علی‌رضا مرندی٬ از نمایندگان مجلس هشتم که برخی رسانه ها وی را "پزشک ویژه رهبر جمهوری اسلامی" نیز معرفی کرده اند، گفته است که "شاید آقا هم فکرش را نمی‌کردند که احمدی نژاد یک روزی به اینجاها برسد". محمدرضا باهنر، نایب رییس مجلس نیز ضمن انتقاد از احمدی‌نژاد گفته وی هرگز به نصیحت‌های او گوش نداده است.

نجات اسلام توسط فردوسی
احمدی‌‌نژاد در تاجیکستان گفته که فردوسی، "مکتب پیامبر اسلام را نجات داده" واینکه "آدم‌هایی حقیر و کوچک" می‌خواهند همواره "به عنوان پیشقراول ملت ایران، نقش آفرینی کنند".
وی اشاره‌ای به نام این افراد نکرده اما گفته است که آن‌ها "آن‌قدر بزرگ شوند که لایق حکومت و این ملت باشند".
رییس دولت دهم افزوده: "فردوسی مکتب پیامبر گرامی اسلام را نجات داده و بار حقیقی این مکتب را از دوش نااهلان برداشته و بر دوش ملت ایران گذاشت
(این نوع فضیلت که ایشان به خرج می دهند از ریشه فضل و دانش نیست بلکه مسلما ریشه لغوی دیگرمثلا فضله فضول فضاحت ... و از این قبیل دارد از قدیم گفته اند که یک راه مقابله با چیزی همان بد دفاع کردن از ان است وشاید ایشان با دوختن آسمان و ریسمان تلاش نمودندکه بی دانشی خود را در ارتباط با فردوسی و فرهنگ ایرانیان به این صورت پوشش دهند
بهر روی یکبار دیگر ایشان ثابت کردند که وقتی پای ایران و   در ایرانی میان است با کت شلوار و یا عمامه فرقی ندارد همهگی با اصل ایرانیت و پارسی بودن مخالفند و حرف اول اینان همان آیین اعراب است و برای آنان حکومت می کنند)

Ingen kommentarer: