اگر ایران به جز ویرانسرا نیست............من این ویرانسرا را دوست دارم.
اگر تاریخ ما افسانهرنگ است.............من این افسانهها را دوست دارم.
نوای نای ما گر جانگداز است ..............من این نای و نوا را دوست دارم.
... اگر آب و هوایش دلنشین نیست ...........من این آب و هوا را دوست دارم.
به شوق خار صحراهای خشکش .........من این فرسودهپا را دوست دارم.
من این دلکش زمین را خواهم از جان... من این روشنسما را دوست دارم.
اگر بر من ز ایرانی رود زور، ...................... من این زورآزما را دوست دارم.
اگر آلوده دامانید، اگر پاک ................. من ای مردم، شما را دوست دارم.
شعر از : حسین پژمان بختیاری
اگر تاریخ ما افسانهرنگ است.............من این افسانهها را دوست دارم.
نوای نای ما گر جانگداز است ..............من این نای و نوا را دوست دارم.
... اگر آب و هوایش دلنشین نیست ...........من این آب و هوا را دوست دارم.
به شوق خار صحراهای خشکش .........من این فرسودهپا را دوست دارم.
من این دلکش زمین را خواهم از جان... من این روشنسما را دوست دارم.
اگر بر من ز ایرانی رود زور، ...................... من این زورآزما را دوست دارم.
اگر آلوده دامانید، اگر پاک ................. من ای مردم، شما را دوست دارم.
شعر از : حسین پژمان بختیاری
Ingen kommentarer:
Send en kommentar