fredag den 9. december 2011

اینجا دیار فرزندان بانوان پر افتخار ایران است

اینجا دیار فرزندان پر افتخار بانوان ایران است بانوانی چون تهمینه منیژه رکسانا یوتاب شهرزاد ...... سرزمینی که تا همین چند سال پیش بانوان ان در بالاترین مقامات کشوری و دولتی و خارج از کشوری  در سطح جهانی فعال و در خیلی از زمینه ها زبان زد بانوان جهان بودند .
اینها شاید بد ترین آنها نباشند چرا که قوانین زن تیز سالیان اخیر و تابو بودن خیلی از مسائل در ایران در رابطه با بانوان نتیجه ی جز تبدیل نیم بزرگی از شهروندان ایران به انسان های درجه دوم حقوقی نداشته است . این تازه اول کار است که پیامد جدا سازی روز افزون جنسیتی در جامعه هنوز روی زشت خود را به خوبی نمایانگر ننموده است
.

ا

پروين اعتصامي» و حقوق نسوان  :

يران، وطن عزيز ما که مفاخر و مآثر عظيمه‌ي آن زينت‌افزاي تاريخ جهان است، ايران که تمدن قديميش اروپاي امروز را رهين منت و مديون نعمت خويش دارد، ايران با عظمت و قوتي که قرنها بر اقطار و ابحار عالم حکمروا بود، از مصائب و شدايد شرق، سهم وافر برده، اکنون به دنبال گم‌شده‌ي خود مي‌دود و به ديدار شاهد‌ نيکبختي مي‌شتابد... اميدواريم به همت دانشمندان و متفکرين، روح فضيلت در ملت ايجاد شود و با تربيت نسوان اصلاحات مهمه‌ي اجتماعي در ايران فراهم گردد. در اين صورت، بناي تربيت حقيقي استوار خواهد شد و فرشته‌ي اقبال در فضاي مملکت سيروس و داريوش، بال‌گشايي خواهد کرد.» «پروین اعتصامی» در همین جلسه، شعر «نهال آرزو» را که برای جشن فارغ‌التحصیلی کلاس خود سروده بود، خواند. شعری که همان دختر شرمگین و آرام و کمرو در آن، فریاد برآورده‌ که«از چه نسوان از حقوق خویشتن بی‌بهره‌اند»:

زن در ايران، پيش از اين گويي که ايراني نبود
پيشه‌اش جز تيره‌روزي و پريشــــــاني نبود
زندگي و ‌‌‌‌‌‌مــرگش اندر کنج عزلت‌ مي‌گذشت
زن چه بود آن روزها، گــــر زان که زنداني نبود
کس چو زن، انـــدر سياهي قرنها منـــزل نکرد
کس چو زن، در معبــــد سالوس قــرباني نبود
در عدالتخانـــه‌ي انصاف، زن شاهـــد نداشت
در دبستان فضيــــلت، زن دبستـــــــاني نبود...

زن ز تحصيل هنـــــــــر شد شهره در هـر کشوري
بــــرنکرد از ما کسي زين خوابِ بيـــــــداري سري
از چــــه نسوان از حقوق خويشتن بي‌ بهـــــــره‌اند
نام اين قـــوم از چـــه، دور افتاده از هــــر دفتـــري
دامـــن مــــــادر، نخست آموزگـــــار کــــودک است
طفـــــل دانشور، کجــــــا پـــرورده نادان مــــــادري
با چنين درمــــــاندگي، از مـــــاه و پروين بگـــذريم
گــــر که مــــا را باشد از فضل و ادب بال و پــــري
تهران


















































عکس/ محمدرضا عباسی

Ingen kommentarer: