lørdag den 28. januar 2012

حمایت جمعی ازپاسداران دو لشکرسپاه از علایی

01/28/2012

 در پی نامه های هشدارآمیز و خطاب دوازده تن از فرماندهان سپاه به سردار علایی، جمعی از پاسداران لشکر امام حسین، نجف اشرف و تیپ قمر بنی هاشم، با انتشار نامه ای سرگشاده به این مقامات سپاه، برخی مسائل روز را با آنان در میان گذاشته و با بر شمردن گوشه ای از مشکلات و بحران، مسبب آن را مسئولین حاکم معرفی کرده اند.



 سه مرکز عمده سپاه، در پاسخ به دوازده مقام نامه نگار به سردار علایی خاطرنشان می کنند: “اختلافات و تبعیض های طبقاتی، تورم و گرانی لحظه ای، تعطیلی روزنامه ها و احزاب و مجامع گروههای ملی و دینی و اجتماعی و مدنی ، سانسور فیلمها، کتابها، سریالها، سروده ها، استعدادکشی و نخبه کشی های خاموش، دروغها، غیبتها و اهانتهای دائمی، خرافه گری، تملق های آنچنانی و از همه بدتر و مضرتر تحریک های روزافزون جهت تحریم های کمرشکن و دشمن تراشی ها و جنگ طلبیهای جاهلانه یا خائنانه، همگی دستاورد سیاستهای غلط، نابخردانه، یکجانبه، انحصار طلبانه و دیکتاتور مآبانه جمعی از حاکمان کشور است.”
گفتنی است، دو هفته پیش جمعی از فرماندهان سپاه پاسداران، با نوشتن نامه ای خطاب به حسین علایی، از مواضع این سردار دوران جنگ و منتقد فعلی حاکمیت ابراز تاسف و انتقاد کردند و او را مورد حمله قرار دادند. این دوازده مقام، سرتیپ پاسدار جعفر اسدی، سرتیپ پاسدار علی فضلی، سرتیپ پاسدار محمد کوثری، سرتیپ پاسدار اسماعیل قاآنی، سرتیپ پاسدار مرتضی قربانی، سرتیپ پاسدار حسین همدانی، سرتیپ پاسدار علی زاهدی، سرتیپ پاسدار مرتضی صفاری، سرتیپ پاسدار محمد حجازی، سرتیپ پاسدار غلامرضا جعفری، سرتیپ پاسدار غلامرضا جلالی و سرتیپ پاسدار سید علی بنی لوحی بودند.
متن نامه جمعی از پاسداران لشکر امام حسین، نجف اشرف و تیپ قمر بنی هاشم به دوازده تن از فرماندهان سپاه به شرح زیر است:
به نام خدای احکم الحاکمین
(تفکر میلیونی حسین علائی)؛ خطاب به دوازده فرمانده سپاه
احتراما ” نامه شما در پاسخ به سردار علایی رؤیت شد؛ لطفا” جوابیه آن را که ” مثنوی هفتاد من کاغذ شود” را در کمتر از هفت دقیقه مطالعه فرمایید.
نامه شما با حرفهای کلیشه ای و تکراری گوش کرکن نشانگر اینست که به اندازه حدود ۳۳ سال از جامعه داخلی یا ۳۳ قرن از جامعه جهانی دور افتاده اید؛ اگر شما داخل مردم بودید و آرمانهای آنها و شهیدانشان را بیاد می آوردید و غیراز بوقهای دولتی و حکومتی و امنیتی صداهای مختلف و فراوان دیگران را می شنیدید و غم و درد انسانهای شریف و امت بیدار و آرزو برباد رفته را لمس می نمودید و علیرغم ادعاها و کلاسهای فرهنگی پادگانی با معیارها و ارزشهای صحیح انسانی و اسلامی آشنا بوده و با شرک و بت و الهه پرستی فاصله می داشتید و از حصارهای سنگین و غل و زنجیرهای ننگین بیرون می آمدید و با آمار زندانیان عادی و محکومیت به اصطلاح قضایی۴۰ قرن یا ۴ هزار سال زندانیان سیاسی و عقیدتی و اعتراضی وصنفی و نژادی ایران آشنا می شدید و با عدد و رقم شکنجه دیدگان کهریزکی و غیره- خانواده های حق طلب شهدای ۸۸ و قتلهای انفرادی و زنجیره ای قبل از آن، اخراج شدگان سلحشور دانشگاهها و دیگر مکانها- تبعیدیها- دستگیریهای وحشیانه و گروکشی های ظالمانه، حصرهای خانگی غیرقانونی و دیگر ظلمها به فرزندان غیور و گروههای مرجع جامعه آشناتر بودید و آمارهای رسمی و غیررسمی بیکاران، مهاجران، مجردان، مستاجران، معتادان، کارتن خوابها، سارقان، طلاق گرفته¬ها، فاحشه ها،کلیه فروشها،خودکشی کرده¬ها،اختلاسهای میلیاردی دولتی که نباید کش داد!
اختلافات و تبعیض های طبقاتی، تورم و گرانی لحظه ای، تعطیلی روزنامه ها و احزاب و مجامع گروههای ملی و دینی و اجتماعی و مدنی ، سانسور فیلمها، کتابها، سریالها، سروده ها، استعدادکشی و نخبه کشی های خاموش، دروغها، غیبتها و اهانتهای دائمی، خرافه گری، تملق های آنچنانی و از همه بدتر و مضرتر تحریک های روزافزون جهت تحریم های کمرشکن و دشمن تراشی ها و جنگ طلبیهای جاهلانه یا خائنانه که همگی دستاورد سیاستهای غلط، نابخردانه، یکجانبه، انحصار طلبانه و دیکتاتور مآبانه جمعی از حاکمان کشور است، آشنا بودید و چشم به حقوق و مزایا و رانت های پست و آلوده دنیایی نمی داشتید و تقوی و معرفت و شعور و شرف و جوانمردی خود را به پای بتهـــــا نمی ریختید و از فرط بصیرت، “ماست را سیاه نمی دیدید” و بعضا “ملئت بطونهم من الحرام” نبودید و از خون شهیدان ابزار نمی ساختید، قرآن بر نیزه نمی افراشتید و دین زلال خدا را ملعبه قرار نمی دادید؛ و به اسلام پاک و زیبا و رحمانی، لباسی عبوس، خشن ، نفرت انگیز و ضد استدلالی نمی پوشانیدید ! صد درصد یار و حامی تفکر میلیونی حسین علائی و همه علائی های علو همت و پاکباخته ایران عزیز و اسلام کبیر بودید. اشتباه شما اینست که سردار قهرمان، حسین علائی را “فرد” می بینید و تصور می کنید با اجتماع اوباشها و شعبان بی مخ های زمانه در حوالی منزلش او را از سر راه برخواهید داشت.
در صورتیکه او نماد کوچکی از یک جریان بزرگ است. جریان برحقی که عملکرد شما و رهبرانتان کلید و شروع آن را رقم زده است؛ جریانی که صدها پرسش بر لب و صدها آرزو در دل داشته و دارد و با ترازوی عدل وجدانی و قرآنی همه چیز را می سنجد و فریب خداوندان زر و زور و تزویر و صاحبان تیغ و تسبیح و طلا و فرعون و قارون و بلعم باعورا، را هرگز نخواهد خورد.
این جریان علیرغم انواع تهمت¬ها و بد دهنی¬ها، مستقل، پاک نهاد و سبزاندیش است که استبداد داخلی را جاده صاف کن وحامی خواسته و یا ناخواسته استعمار بیرحم خارجی میداند و بسان قذافی و مبارک و اسد پای بیگانگان را به کشور می گشاید.
این جریان مثل شما در حاشیه امنیت زیست نمی کند، اسکله و بندر برای ورود کالا ندارد، شریان اقتصاد در دستش نیست، قاضی نما و سلول و حبس ندارد، پشتیبانش ولایت خبرگان ساخته، رئیس جمهور دغلکار، وزیر امنیتی و وکیل فرمایشی نیست. صدا و سیمای و منبر و میکروفون یکطرفه ندارد، واعظ و مداح سلطنتی و کفن پوش عربده کش نیز ندارد، تنها چیزی که دارد فطرت پاک و اندیشه تابناک، خدای منزه و عترت مطهر است .
در پایان کلام از شما سینه چاکان ولایت میخواهیم نه همچون شمر و ازهاری بلکه همچون حرّ و مختاری، کمی تامل کنید و معاد را پیش چشم دارید؛ زیاد تحقیق و مطالعه لازم نیست چون با ضیق وقت مواجهید! مردانه استدعا داریم حداقل نامه های مشفقانه شماره ۱ تا ۱۹ ابوذر و حرّ زمان، همرزم خودتان، دوست ارزشمند شهید آوینی جناب محمد نوری زاد را با دقت بخوانید و با خانواده های شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید باکری، شهید همت، مراجع مستقل قم ، بیت امام و علمای خط امام، خاندان مرجع بی نظیر آزاده آیت اله العظمی منتظری، مهندس بازرگان، سحابی ، طالقانی و شریعتی عزیز تماسی داشته باشید و سری نیز به شیران در بند بزنید، باشد که خدا از سر تقصیرات ما و شما بگذرد . والسلام علی من اتبع الهدی
جمعی از پاسداران بی ادعای لشکر امام حسین ع ، نجف اشرف و تیپ قمر بنی هاشم (ع )
بهمن ماه ۱۳۹۰

Ingen kommentarer: